اسلایدر / مهمترین مطالب

گزارش خاکستری امانو و مقدمات اجرای برجام

 بعد از گذشت سال‌ها از مطرح کردن برخی اتهامات و ادعاها با عنوان «‍پی ام دی» علیه برنامه‌های صلح آمیز هسته‌ای ایران بلاخره چندی ‍پیش یوکیاآمانو گزارش نهایی‌ آژانس بین المللی انرژی را با تایید بر صلح آمیز بودن برنامه‌های ایران منتشر کرد و شورای حکام ازانس دیشب این پرونده را  مختومه کرد . انچه در زیر می اید متن مصاحبه مجله تجارت فردا با دکتر امید ملکی قبل از رای شورای حکام است .

 

گزارش آژانس به بیان دکتر عراقچی بیشتر سفید بود تا سیاه؛ ارزیابی شما از این گزارش چیست؟

گزارش یوکیا آمانو همانطور که شخص ایشان پیش از انتشار گزارش اشاره کرده بود، گزارش سفید مطلق یا سیاه مطلق نیست. زیرا اگر گزارش سیاه مطلق بود که دیگر توافقی در کار نبود و اگر سفید مطلق بود که تکلیف این حجم از ادعاها علیه ایران در این سالها چه می‌شد؛ ادعاهایی که موجب شد پرونده ایران از آژانس بین المللی انرژی اتمی به شورای حکام منتقل و از آنجا نیز به شورای امنیت ارجاع داده بود. شورای امنیت نیز پرونده ایران را به عنوان یکی از موارد تهدید صلح و امنیت بین الملل تحت فصل ۷ قرار داده بود. با توجه به این موارد طبیعی است که این گزارش در ذات خودش نه می‌توانست سفید مطلق باشد و نه سیاه مطلق.

با توجه به شرایط فعلی نظر شما راجع به گزارش آتی شورای حکام چیست؟ آیا پرونده ایران از این مرحله نیز عبور خواهد کرد؟

درواقع گزارش آژانس راه را باز کرد تا شورای حکام بر اساس یک تصمیم سیاسی، پرونده ایران را مختومه اعلام کند. زیرا همین تصمیم سیاسی بود که پرونده ایران را به شورای امنیت فرستاد. بدین مفهوم که وقتی پرونده‌ای بر اساس یک تصمیم سیاسی ارجاع می‌شود نمی‌توان آن را بر اساس یک تصمیم حقوقی مختومه کرد. در برهه فعلی نیز به نظر می‌رسد که شورای حکام این پرونده را در نشست آتی اش مختومه اعلام خواهد کرد. در پاراگراف نخست مقدمه گزارش آژانس به طور شفاف بیان شده است که این گزارش«ارزیابی نهایی» از تمامی موضوعاتی است که باقی مانده است و بعد از این ارزیابی دیگری ارائه نخواهد شد. این ارزیابی نهایی بدین معناست که تصمیم پس از آن نیز تصمیم نهایی خواهد بود.

چه تحولاتی رخ داد که بعد از گذشت سال‌ها بلاخره آژانس تایید کرد که انحرافی در برنامه‌های ایران مشاهده نمی‌شود و گزارش نسبتا مثبتی را به شورای حکام ارائه داد؟

پرونده هسته‌ای ایران متاسفانه با ورود به شورای امنیت دچار تغییر و تحولاتی شد. در آن مقطع به دلیل برخی تمایلات قدرت‌ّهای جهانی و روش سیاست خارجی ایران، پرونده هسته‌ای کشور که یک پرونده حقوقی بود بر اساس یک سری رویه‌های سیاسی تبدیل به یک پرونده امنیتی و نظامی شد. در نتیجه همین مسائل بود که پرونده ایران از شورای حکام به شورای امنیت ارجاع داده شد. اما زمانی که دولت حسن روحانی روی کار آمد، تلاش شد تا این مسیر معکوس شود و دستگاه سیاست خارجی ایران نیز به خوبی از پس این موضوع برآمد تا پرونده‌ای که شکل امنیتی یافته بود را با رویه‌های سیاسی تبدیل به یک پرونده حقوقی کند.

در بخش‌هایی از گزارش آمانو برخی مسائل به صورت مبهم بیان شده و به طور مشخص پاسخی به آنها داده نشده است. چرا چنین روندی برای ارائه گزارش در پیش گرفته شده است؟

متن گزارش در ذات خود ابهاماتی دارد که شاید بخشی از آن اجتناب ناپذیر باشد چرا که این ها با برخورد سیاسی ایران را به شورای امنیت فرستادند و اکنون ناچارند که بخش‌ّهایی از گزارش را اینگونه بنویسند. به عنوان مثال در این گزارش ذکر شده که آژانس گزارش نوامبر ۲۰۱۱ را بر اساس یک سری اطلاعات حاصل از ان پی تی، نقشه راه و برنامه اقدام مشترک تنظیم کرده است و مبنای اطلاعات بر همین سه مورد بسنده شده است. در حالی که در بند سه گزارش اخیر اعلام شده که نگرانی‌های آژانس ناشی از اطلاعاتی بوده که از منابع مستقل گسترده‌ای کسب شده است. اگر این اطلاعات یک منبع منطقی داشته که تکلیف آن مشخص است یا در چارچوب ان پی تی بوده، یا نقشه راه یا برنامه اقدام مشترک. آژانس وقتی چنین مسئله‌ای را ارائه می‌کند یعنی علاوه بر چارچوب‌های حقوقی که دارد برای سایر اطلاعاتی که توسط سایر منابع به دست آمده، ارزش قائل است. این رویکرد می‌تواند دست آژانس را برای بسیاری از کشورها از جمله ایران باز بگذارد و بر اساس همین آژانس می‌تواند کشوری را متهم کند که از برنامه‌های صلح آمیز هسته‌ای منحرف شده است یا خیر. به نظر من همین متن گزارش، متنی خواهد بود که مبنای تصمیم گیری شورای حکام برای مختومه کردن پرونده ایران قرار خواهد گرفت.

پس از این مرحله شاهد چه گام هایی در جهت اجرای برجام خواهیم بود و آیا این پرونده برای همیشه به تاریخ سپرده شد؟

همانطور که در برجام پیش بینی شده پس از بسته شده پرونده مربوط به گذشته ایران هر دو طرف یعنی هم ایران و هم کشورهای عضو گروه ۱+۵ گام‌های عملی دیگری را در جهت اجرای برجام برخواهند داشت. اما این که فکر کنیم دنیای سیاست بین الملل دنیای حقوقی است به نوعی کج خوانی است. ما نباید گمان کنیم اگر پرونده پی ام دی بسته شده دیگر باز نخواهد شد بلکه برعکس امکان باز شدن آن باز هم وجود دارد. ولی در مرحله فعلی که دولت ایران تعامل با طرف‌های مقابل را در دستور کار دارد به نظر نمی‌رسد که آنها نیز بهانه‌ای داشته باشند تا بخواهند مجددا این پرونده را باز کنند. لذا اکنون این روند باید به ایران کمک کند که در آینده سیاست‌هایمان را طوری تنظیم کنیم که باز کردن یک پرونده جدید برای ایران و ارجاع آن به شورای امنیت بسیار هزینه بر تر از باز نکردن آن باشد. یعنی بعد از برجام باید به گونه‌ای پیش برویم و سیاست‌هایی را در پیش بگیریم که هزینه تحریم کردن ایران بیشتر از تحریم نکردن آن باشد.

این اقدامات را ما در سال‌های ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۳ توانستیم انجام بدهیم. در آن دوران علی رغم وجود تحریم های ایالات متحده علیه ایران همچنان شاهد این واقعیت بودیم که شرکت های عمده نفتی در ایران فعالیت داشته و برای اجبار به خروج آنها تهدیدهای ایالات متحده هم عمدتا کارگر   نمی افتاد زیرا در آن زمان هزینه تحریم کردن ایران بیشتر از تحریم نکردن آن بود. ایران اگر بتواند این معادله را با این منظق مدیریت کند قطعا پرونده جدیدی علیه ایران در صحنه بین الملل گشوده نخواهد شد.

 ایران سال‌هاست تاکید می‌کند که فعالیت‌های غیر صلح آمیز در برنامه‌هایش نداشته است اما غرب با تکیه بر یک سری ادعاها، اتهام‌ها و به دنبال آن تحریم‌های بسیاری را علیه ایران به کار گرفت. اکنون که در پی گزارش آمانو پرونده اتهامات ایران به سمت بسته شدن می‌رود می‌توان گفت که به نوعی کشورمان از نگاه جامعه جهانی تبرئه شده است و حتی می‌تواند طرف‌های مقابل را برای اتهام ‌های بی اساس شان بازخواست کند؟

اگر به متن گزارش آژانس دقت شود مشاهده می‌کنیم که آنها با کلمه ارزیابی خیلی بازی می‌کنند و از کلمه تایید کمتر استفاده می‌کنند. لذا همچنانکه قبلا تایید نکرده بودند که در ایران اقداماتی خارج از برنامه‌های صلح آمیز در حال انجام است امروز نیز با صراحت نمی‌گویند که برنامه هسته‌ای ایران صلح آمیز است. بلکه اعلام کرده‌اند که آژانس هیچ نشانه موثقی درباره انحراف مواد هسته‌ای در خصوص جنبه‌های نظامی احتمالی در برنامه هسته‌ای ایران نیافته است. پس نمی‌گوید برنامه اتمی ایران صلح آمیز است بلکه تاکید دارد که هیچ نشانه موثقی درباره انحراف پیدا نکرده است. با این تفاسیر باز هم می‌گویم که ذات این گزارش نمی‌تواند سیاه یا سفید خالص باشد  و آژانس در موقعیتی است که شک و شبهه‌هایش بسیار بیشتر از یقین‌ّهایش است و ذات آژانس به همین صورت است. درواقع آژانس به برنامه‌های هسته‌ای خیلی از کشورها شک دارد و اخیرا بعد از گذشت نزدیک به یک دهه تازه پرونده مربوط به موردی را که شک داشتند بریتانیا انحرافی داشته، مختومه اعلام کردند. بنابراین نمی‌توان از آژانس انتظار داشت که اشتباهاتش را بپذیرد و ذات اینچنین گزارش‌هایی به این صورت است که بایقین مسئله‌ای را بیان نمی‌کند.

کشورها نیز باید در مقام رفع این شک و شبهه‌ها برآیند؛ هرچند بخشی از این شک‌ها فنی است و وجود برنامه هسته‌ای کشورها چنین چیزی را می‌طلبد اما بخشی از آن نیز سیاسی است. اتفاقا ایران از این پس باید فضا را سیاسی مدیریت کند و عمده ترین پیام گزارش آژانس نیز همین است.

در چندین بند گزارش اشاره شده که ایران طرح هایی برای فعالیت‌های نظامی به ویژه ‍پیش از سال ۲۰۰۳ داشته است. این بخش‌ها در آینده مشکل ساز نخواهد شد؟

آن بخش‌ها به قبل از سال ۲۰۰۳ باز می‌گردد و این چنین آمده که ارزیابی آژانس این است که قبل از سال ۲۰۰۳ طیفی از فعالیت‌های مرتبط با ساخت چاشنی‌های انفجاری در ایران انجام شده است. باز در این بند نیز از لغت ارزیابی استفاده شده و نمی‌گوید که آژانس تایید می‌کند. این مسئله نیز مربوط به سال ۲۰۰۳ است و به همین نسبت نیز اعلام شده که از سال ۲۰۰۹ هیچ علائمی مبنی بر انحراف در برنامه‌های ایران مشاهده نشده است. این بحث‌ها کاملا فنی است در حالی که دعوای ایران و آژانس و کشورهای غربی فنی نیست بلکه سیاسی است. اگر فردا روزی قرار باشد پرونده جدیدی علیه ایران باز شود آنها باز ادبیات جدیدی را بکار خواهند برد و پرونده جدید را باز خواهند کرد. لذا با وجودیکه به ذات ماجرای ایران به صورت فنی نگریسته می‌شود اما اختلاف و دعوای ایران و آژانس سیاسی است. همانطور که پیشتر نیز گفتم در چنین شرایطی ایران باید هزینه باز شدن پرونده جدید علیه کشور را از منظر سیاسی نه برای آژانس بلکه برای کشورهایی که در شورای حکام هستند، افزایش دهد.

باید توجه داشت که برنامه‌های هسته‌ای ایران هیچ انحرافی نداشته و آنها نیز نتوانستند هیچ یک از اتهام‌ها و ادعاهایشان را ثابت کنند در این میان اگر پرونده ایران به شورای امنیت ارجاع داده شد به این دلیل است که ما نتوانستیم فضای سیاست بین  الملل را مدیریت کنیم. شاید گفته شود که در آن زمان فضا علیه ایران بود در پاسخ باسد گفت امروز هم سیاست جهانی چندان به نفع ایران حرکت نمی‌کند بلکه دولت جدید ایران توانسته با ابزارهای سیاسی در عرصه سیاست بین الملل فضای بوجود آمده علیه کشور را تا حدی مدیریت کند.به نظر من برجام حاصل چنین مدیریتی است.

 

دولت ایران چگونه توانست فضای بوجود آمده علیه کشور را مدیریت کند و کشورهای مقابل را قانع کند و چرا اکنون کشورهای بزرگ در پی آن هستند که پرونده ایران مختومه شود؟

کشورهای بزرگ به خوبی متوجه این موضوع شد‌ه‌اند که هرچند تحریم‌ها علیه ایران اقتصاد کشور را دچار مشکل کرده است اما نتوانسته جلوی توسعه برنامه هسته‌ای ایران را بگیرد. آنها با تحریم‌ها این هدف را دنبال می‌کردند که توسعه برنامه هسته‌ای ایران را متوقف کنند اما موفق نشدند. لذا وارد تعامل با ایران شدند بر این اساس که ایران روند فعالیت‌ّهایش را با نظارت آژانس و بر اساس توافقات انجام گرفته پیش ببرد و در مقابل آنها نیز تحریم‌ها را حذف و متوقف کنند. به نظر من دلیل عمده‌ای که طرف‌های مقابل حاضر شدند با ایران بر سر میز مذاکره حاضر شوند این بود که تحریم‌ها علیه ایران نتوانست جلوی رشد برنامه هسته‌ای کشور را بگیرد. همچنین شرایط منطقه‌ را نیز باید در نظر داشت؛ فراموش نکنیم بعد از این که برجام امضا شد، شرایط منطقه روز به روز به سمت بحرانی تر شدن پیش می‌رود و ایران خوشبختانه همچنان سکوی ثبات منطقه ای است و امن ترین کشور منطقه محسوب می‌شود. به نظر در این شرایط باید الگوی امنیت ایران در منطقه بازتولید شود. نمی‌توان هم یک کشوری را تهدید و تحریم کرد و هم از آن خواست که الگوی امنیتش را بازتولید کند.

 

همانطور که اشاره کردید به احتمال بسیار زیاد شورای حکام نیز عدم انحراف در برنامه‌های هسته‌ای ایران را تایید و لذا ‍پرونده مربوط به پی ام دی مختومه خواهد شد. در این صورت می‌توان گفت اصلی ترین موانع بر سر راه اجرای برجام و برداشته شدن تحریم‌ها رفع شدن و غرب بر اساس برجام به تعهداتی که در قبال برداشته شدن تحریم‌های ایران دارد در زمان تعیین شده عمل خواهد کرد؟

باید توجه داشت که بر اساس متن برجام اقدامات ایران و طرف مقابل مرحله به مرحله و گام به گام انجام می‌گیرد زیرا طرفین هیچ اطمینانی به یکدیگر ندارند. در این میان هر کدام از این گام‌ها که مختل شود گام بعدی برداشته نخواهد شد. البته این بدان معنا نیست که اگر ایران یک گامی را برداشت طرف مقابل نیز حتما گام بعدی را برمی‌دارد بلکه بدان معناست که اگر این گام برداشته نشود حتما گام بعدی نیز برداشته نخواهد شد. بنابراین خوش بینی افراطی درست نیست و تا زمانی که شورای حکام ‍پرونده ایران را مختومه اعلام نکند ایران نیز اقدام به جمع آوری سانتریفیوژها و بازطراحی اراک نخواهد کرد و این موضوع را نیز اعلام کرده‌ایم. ولی حتی اگر ایران سانتریفیوژهایش را نیز جمع کند باز آنها می‌توانند در مرحله بعد یک بهانه دیگری بیاورند. درواقع مذاکره به این معنا نیست که یک سری توافق صورت بگیرد و مراحل به صورت خود کار پیش برود بلکه هر مرحله برای خودش موانعی دارد. این موانع نیز واقعی و قابل پیش بینی است زیرا اگر فضای اعتماد میان ایران و طرف‌های غربی بود برای انجام اقدامات که اینقدر مرحله بندی لازم نبود‌. پس احتمال دارد که در مرحله لغو تحریم‌ها با مشکلاتی مواجه شویم اما باید توجه داشت مصوبه شورای حکام یکی از مهمترین تعهدات غرب نسبت به برجام است و به دنبال این گام، بخش عمده‌ای از برجام عملیاتی خواهد شد. پس هر مرحله‌ای برای خودش موانع و مشکلاتی دارد اما همچنانکه تمامی کشورها اعلام کرده‌اند و حتی در گزارش آژانس نیز ذکر شده بحث مربوط به پی ام دی و فعالیت‌های گذشته ایران یکی از مهمترین موانع بوده که اگر رفع شود راه برای اجرای برجام بسیار هموار خواهد شد.

 

نگاه دولت آمریکا را به عنوان اصلی ترین عضو مذاکره کننده در مقابل ایران درباره گزارش اخیر آمانو چطور می‌بینید؟

همانطور که مشاهده ‌کردیم دولت باراک اوبامادر مقابل جمهوریخواهان به صورت یک تنه این مذاکرات را به پیش برد. در این میان کافی بود که گزارش آمانو یک گزارش سیاه علیه ایران باشد در این شرایط دولت اوباما دیگر هیچ حرفی برای گفتن نداشت. طبیعی بود وقتی گزارشی در مورد فعالیت‌های هسته‌ای ایران منتشر شد که نقاط قوت آن بسیار بیشتر از نقاط ضعف بود دولت واشنگتن از آن حمایت و اظهار خوشنودی کند.

باوجودیکه در شورای حکام تصمیم سیاسی گرفته می‌شود اما در صورت ارائه یک گزارش نامطلوب از سوی مدیر کل آژانس، آنها نمی‌توانستند یک تصمیم سیاسی درست بگیرند. یادمان نرود اگر دولت فعلی ایالات متحده آمریکا از گزارش آمانو استقبال کرده است به این دلیل بود که دولت دمکرات آمریکا مذاکرات را به پیش برد و امروز نیز همان دولت از گزارش ابراز خوشنودی می‌کند.

 

در نهایت می‌توان گفت اکنون دیگر پرونده هسته‌ای ایران در مسیر عادی سازی قرار گرفته است؟

در برجام این پیش بینی‌ها انجام شده که به چه صورت پرونده ایران از شورای امنیت خارج شود. ایران اگر بخواهد پروتکل الحاقی را مصوبه مجلس کند و اجرای داوطلبانه آن را تبدیل به قانون کند، باید پرونده ایران عادی شود. در این شرایط مشکل خاصی برای عادی سازی ‍پرونده ایران  وجود ندارد. همچنین دوباره تاکید می‌کنم که ایران باید به گونه‌ای هزینه امنیتی ماندن ‍پرونده هسته‌ای اش را بالا ببرد تا آنها به سمت غیرامنیتی شدن پرونده حرکت کنند. باید گفت برداشتن عملی این گام ها آغاز شده است و گزارش آمانو نشان می‌دهد که پرونده ایران به سمت غیرامنیتی شدن پیش می‌رود.

دکتر امیر دبیری‌مهر

امیر دبیری مهر متولد 1356 در تهران، دانش اموخته علوم سیاسی در مقطع دکتری است و از سال 1374 تا کنون در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و رسانه‌ای به پژوهش و تدریس مشغول است. وی تا کنون پژوهش‌ها، مقالات، سخنرانی‌ها و گفتگوهای مطبوعاتی و رادیویی - تلویزیونی متعددی انجام داده است که دسترسی به برخی از آنها از طریق درگاه اینترنتی اندیشکده خرد میسر شده است. ریاست انجمن اندیشه و قلم از جمله مسئولیت‌هایی است که این عضو پیوسته انجمن علوم سیاسی ایران هم اینک عهده‌دار آن است.

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

  1. مصاحبه خوبی بود به خصوص معکوس کردن امنیتی پرونده ایران به حقوقی و مختومه کردن در آژانس
    تشکر از جناب دکتر ملکی و دبیر مهر عزیز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پنج × 3 =

دکمه بازگشت به بالا