اسلایدر / مهمترین مطالبکتاب‌ها و پژوهش‌ها

صدای پای احمدی نژاد می اید

این مقاله برای نخستین بار در مجله همشهری ماه منتشر شده است و اینجا بازنشر می شود.

با پیروزی فهرست اصلاح طلبان در حوزه انتخابیه تهران در دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و همچنین لیست خبرگان به سرلیستی اقای هاشمی رفسنجانی به نظر می رسد می توان به چند مساله و نکته مهم پرداخت که هم به جریان اصولگرایی و هم به جریان اصلاح طلبی مربوط می شود اما از  این جهت مهم است که به اینده سیاسی ایران ارتباط داردپس ضروری است بی پروا و صریح به آن بپردازیم و درخصوص آن اندیشه کنیم .اما نکات قابل ذکر:

  • حضور اصولگرایان در این انتخابات از نظر هماهنگی های لازم و تهیه لیست مناسب برای مشارکت موثر و پیروزمندانه در هماورد سیاسی و انتخاباتی ، یکی از ضعیف ترین حضورهای جریان اصولگرادر سالهای اخیر است. یکی از دلایل این  ادعا حضور ۱۲ نفر از حامیان و همراهان محمود احمدی نژاد در این فهرست به قیمت حذف بسیاری از اصول گرایان ریشه دار بود.درواقع افرادی که مهر تایید بر لیست نهایی اصولگرایان زدند نشان دادند درک و تحلیل درستی از جایگاه و وزن احمدی نژاد و تیم او در افکار عمومی نداشتند و با تصور اینکه وی همچنان محبوبیت بالایی دارد سعی داشتند از این افراد برای پیروزی لیست خود استفاده کنند اما از قضا سرکنگبین صفرا فزود و همین افراد پاشنه آشیل لیست اصولگرایان شدند و نتوانستند در رقابت با اصلاح طلبان به موفقیت دست یابند. از این رو می توان گفت جریان اصولگرایی دچار اسیب فکری و تحلیلی و تشکیلاتی جدی شده است و از همه مهمتر از نظر هویتی دچار تکانه های  جدی تر شده است مطلبی که نگارنده حدود یک سال قبل مبتنی بر شواهد متذکر شده  بودم و با ناکامی اصولگرایان در انتخابات مجلس و خبرگان در تهران  واقعیت خود را نشان داد. مهمترین شواهد این بحران عبارتند از :
  • فقدان رهبری واحد در جریان اصولگرایی مبتنی بر مدل ریش سفیدی
  • میدان داری برخی ناپختگان سیاسی در جریان اصولگرایی
  • تلاش بی ثمر برای یکپارچه نشان دادن گروهای مختلف مدعی اصولگرایی علی رغم وجود اختلافات اساسی در اهداف و روشهای وصول به انها
  • نبود انگیزه کافی در جریان اصولگرایی برای جذب و بکارگیری و میدان دادن به نیروهای جوان و متخصص وکاردان و میدان داری کنش گران سیاسی فرسوده و ساالخورده در این جریان
  • سهم خواهی بیش از حد برخی از گروههای سیاسی برای ایفای نقش سیاسی

این موضوعات نشان می دهد جریان اصولگرایی اولا برای حفظ تعادل سیاسی در کشور ثانیا برای حضور موثر خود در سپهر سیاسی و کسب پیروزی در انتخاباتهای پیش رو نیازمند بازاندیشی جدی دراگفتمان و روشهای کنش سیاسی خود مبتنی بر اصول و ارزشهای انقلاب اسلامی است .

  • نکته مهم مربوط به جریان اصلاح طلب این است که پیروزی انها در تهران انسان را به یاد پیروزی اصلاح طلبان دردهه ۷۰ می اندازد.پیروزی هایی که بطور پیاپی در انتخابات ریاست جمهوری و شوراها و مجلس رخداد ما به شکل غافل گیرکننده ای مانند بومرنگ علیه جریان اصلاحات بکار افتادو نه تنها این جریان را دردر دهه ۸۰ به حاشیه راند بلکه در سال ۱۳۸۴ کسی را بر کرسی ریاست جمهوری نشاند که نه مطلوب اصلاح طلبان و نه مطلوب اصولگرایان بود..هرچند احمدی نژاد با تفاخر خود را اصولگرا اما در قالب غیر حزبی اش می نامید. مهمترین دلیل شکل گیری فضای پوپولیستی در دهه ۸۰ در کشور و در نتیجه اقبال افکار عمومی بویژه حاشیه نشین ها به احمدی نژاد در انتخابات دور نهم ریاست جمهوری ؛ عملکرد مغرورانه ؛ شعار مدارانه و جنجالی اصلاح طلبان در سالهای ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴ بود. مغرورانه از این بعد که برخی از چهره های اصلی این جریان بی توجه به نقش کاریزماتیک رهبر این جریان- که ازقضا در انتخابات ۹۴ هم در پیروزی انها نقش مهمی ایفا کرد- دچار این توهم شدند که جامعه ایران در مسیر بی بازگشتی به سوی اصلاح طلبی قرار گرفته است . این غرور متوهمانه به جایی رسید که حتی پروژه عبور از خاتمی هم کلید خورد و  طرح ها و برنامه های نا متناسب با ساختار نظام و مطالبات واقعی مردم مطرح شد که هم با استقبال مردم مواجه نشد و هم برخی از نهادهای نظام مانند صدا وسیما و سپاه وشورای نگهبان در برابر آن ایستادگی کردند.

شعارمدارانه یعنی اینکه جریان اصلاح طلبی در پی پیروزهای سیاسی انچنان در فضای شعار و تزهای سیاسی و ایده های فلسفی غرق شد که برخی از انها تصور می کردند می توان مسیر چند صد ساله توسعه فرهنگی و سیاسی را می توا ن در چند سال به برکت حضورا صلاح طلبان در قدرت !!!!؟؟؟ طی کرد. نگاهی به عناوین مطالب منتشر شده در مطبوعات و موضوعات تریبون های عمومی و دانشگاهی دراواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰  به خوبی نشان می دهد اصلاح طلبان در چه فضایی سیر می کردند.

بعد جنجالی نیز مربوط به رفتارها و موضع گیریهای کنش گران سیاسی اصلاح طلب بازمیگردد که بویژه در عملکرد مجلس ششم خود را نشان می دهد. اصلاح طلبا ن انچنان مشغول و سرگرم طرح ها و اقدامات جنجالی خود بودند که از مطالبات و انتظارات و خواسته های بر زمین مانده مردم غافل شدند و پیروزی مجدد سید محمد خاتمی در ۱۳۸۰ نیز انها را بیشتر به گمراهی کشاند و این پیروزی را نتیجه موافقت مردم با عملکرد خود ارزیابی کردند در حالی که این تحلیل از اساس غلط بودو باید چارچوب تحلیلی متفاوتی را برای این مساله بر می گزیدند مانند عملکرد نسبتا مثبت اقتصادی دولت هفتم و جایگاه رئیس دولت در افکار عمومی . فاصله گرفتن مردم از جریان اصلاح طلبی در اوایل دهه ۸۰ با نوعی سیاست زدگی و سرخوردگی از سیاست خود را نشان داد اماکمتر کسی پیش بینی می کرد که طبق قواعد علم سیاست پایان مسیر سرخوردگی سیاسی می تواند گرایش و اقبال به پوپولیسم باشد. اما چنین رویدادی رخداد و از درون سرخوردگی مردم از سیاست و عملکرد ضعیف اصلاح طلبان و چند پارگی اصولگرایان فردی کمتر شناخته شده با شعارهای فریبا و عوام گرایانه توانست راهی خیابان پاستور شودو ۸ سال بحث برانگیز و جنجالی  را در تاریخ معاصر ایران رقم زد.

با چنین سابقه ای امروز هم این نگرانی وجود دارد که تاریخ مجددا تکرار شود و اصلاح طلبان پیروز در مجلس و اعتدال گرایان حاکم بر دولت راه نا فرجام اسلاف خود را طی کنندو بجای عملگرایی ، تواضع سیاسی و رفتارهای ارام و اثر بخش به وادی افراط و جنجال بیفتندوبویژه که فضای مجلس مستعد چنین رویکردهایی است. نمایندگان راه یافته به مجلس شورای اسلامی دوره دهم می توانند با عبرت گیری و درس اموزی از گذشته و با پرهیز از سیاست زدگی و تمسک به عملگرایی متناسب با نیازهای کشور و مطالبات صحیح مردم زمینه های توسعه و پیشرفت عادلانه کشور را فراهم سازند. خطر رفتاری خلاف این؛ شکل گیری مجدد پوپولیسم و د وران تازه ا ی از هیاهوهای بی حاصل و جنجال های بی ثمر و تقابل های هزینه ساز بین رجال و جناح ها و گروههای اجتماعی است که امید است چنین نشود زیرا که  دود ان برچشم همه ایران خواهد رفت و اصولگرا و اصلاح طلب و سیاسی و غیر سیاسی نمی شناسد.

لینک مطلب :http://mah.hamshahrilinks.org/Contents/%D8%B5%D8%AF%D8%A7%DB%8C-%D9%BE%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF%DB%8C%E2%80%8C%D9%86%DA%98%D8%A7%D8%AF-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C%D8%AF?magazineid=1767

دکتر امیر دبیری‌مهر

امیر دبیری مهر متولد 1356 در تهران، دانش اموخته علوم سیاسی در مقطع دکتری است و از سال 1374 تا کنون در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و رسانه‌ای به پژوهش و تدریس مشغول است. وی تا کنون پژوهش‌ها، مقالات، سخنرانی‌ها و گفتگوهای مطبوعاتی و رادیویی - تلویزیونی متعددی انجام داده است که دسترسی به برخی از آنها از طریق درگاه اینترنتی اندیشکده خرد میسر شده است. ریاست انجمن اندیشه و قلم از جمله مسئولیت‌هایی است که این عضو پیوسته انجمن علوم سیاسی ایران هم اینک عهده‌دار آن است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هفت − 7 =

دکمه بازگشت به بالا