اسلایدر / مهمترین مطالبیادداشت‌ها و مقالات شخصی

نزدیکی ترکیه به‌ عربستان برای اردوغان هزینه دارد

همدلی| علی تقوی – پنج سال از بحران سوریه، یکی از دردناک‌ترین ترا ژدی‌های قرن می‌گذرد و همچنان این کشور در آتش جنگ می‌سوزد. از گروه‌های مخالف داخلی تا کشورهای منطقه و بین‌المللی در این فاجعه بشری برای کسب منافع بیشتر در تقابل و تزاحم هم قرارگرفته‌اند و بر تداوم این بحران دامن می‌زنند. تقریباً برای همگان مشخص‌شده است که نظام دمشق از طریق قدرت نظامی و مسلحانه ساقط نخواهد شد. تغییر در سوریه می‌تواند منشا تغییراتی در خاورمیانه باشد . این کشور دارای ۸۲۰ کیلومتر مرز مشترک با ترکیه ،۴۵۰ کیلومتر با عراق ،۳۵۰ کیلومتر با اردن ، ۱۵۰ کیلومتر با لبنان و۷۶ کیلومتر در منطقه جولان با اسرائیل است. اهمیت این منطقه باعث شده است که کشورهای منطقه و بین‌الملل نتوانند به‌راحتی از تغییر و تحولات سوریه عبور کنند.
حال با سفر اخیر اردوغان به کشورهای عربی این شائبه ایجادشده است که سیاست‌های ترکیه مانند چند سال گذشته دچار تغییرات اساسی گردد. از طرفی دولت جدید ایالات‌متحده و مواضع این کشور در مورد روسیه و احتمال نزدیکی دو کشور، آینده موازنه قوا در خاورمیانه و افق ائتلاف روسیه، ترکیه و ایران را در هاله‌ای از ابهام فروبرده است. در این رابطه دکتر امیر دبیری‌مهر مدرس و پژوهشگر علوم سیاسی در گفت‌وگو با همدلی از تحولات سیاسی و میدانی در عرصه منطقه‌ای و بین‌المللی بحران سوریه می‌گوید که در ادامه می‌خوانیم:
با توجه به سفر منطقه‌ای اردوغان رئیس‌جمهوری ترکیه به سه کشورهای بحرین، عربستان و قطر، آیا امکان نزدیکی سیاست‌های ترکیه به کشورهای عربی در قبال سوریه وجود دارد؟
باید دید در فضای سوریه چه بازیگرانی وجود دارند و به دنبال چه چیزهایی هستند. بدون این مقدمه نمی‌توان درک روشنی از سیاست‌های جاری کشورهای منطقه نسبت به سوریه داشته باشیم. در مسئله سوریه با سه سطح از کشورهای همسایه، منطقه‌ای و قدرت‌های فرا منطقه‌ای روبرو هستیم. هرکدام از این کشورها برای خود منافعی تعریف کرده‌اند و بر اساس تامین این منافع، تصمیم‌گیری می‌کنند. مهم‌ترین بازیگران مسئله سوریه عبارت‌اند از ترکیه، عربستان، ایران، روسیه و آمریکا که در تزاحم منافع قرار می‌گیرند. بازیگران دیگری مانند فرانسه، قطر و چین هم وجود داشتند که بعد از بالا رفتن هزینه‌ها نسبت به منافعی که برای خود متصور شده بودند، از بازی خارج شدن و حاضر به ادامه سیاست‌های خود در سوریه نشدند. در این میان ترکیه مقداری تغییر سیاست در قبال سوریه داشته است. البته این تغییرات بیشتر تاکتیکی بوده است. سیاست‌های بلندپروازانه ترکیه در قبال سوریه، به ایده‌های زمان
داوود اغلو برمی‌گردد. ترک‌ها درواقع به دنبال احیای امپراتوری عثمانی با ویژگی‌های قرن بیست و یکمی بودند. تعدی‌هایی که به شمال عراق می‌شد، نشانه‌ای از این مسئله بود. ترک‌ها به بهانه سرکوب کردها وارد شمال عراق می‌شدند و در راستای طرح امپراتوری عثمانی خودنمایی می‌کردند. بحران سوریه شرایط را برای حضور ترکیه به‌عنوان یکی از بازی‌گران اصلی فراهم کرد. در آن زمان حتی عقلای ترکیه، سیاست‌های دولت را نقد می‌کردند. طی یک سفر مطالعاتی که در سال ۲۰۱۲ به ترکیه داشتم و با برخی اساتید روابط بین‌الملل ترکیه صحبت می‌کردم، نگاه انتقادی به تز داوود اغلو داشتند و بر این باور بودند که اگر استراتژی داود اغلو هم موردپذیرش قرار گیرد، تاکتیک مناسبی برای رسیدن به این هدف انتخاب‌نشده است و قابل‌پذیرش نیست. همان چیزی که از منظر صاحب‌نظران پیش‌بینی می‌شد رخ داد و سیاست حمایت از گروه‌های تروریستی و داعش مانند بومرنگ به سمت خود ترکیه برگشت. اتفاقاتی که در یک سال و نیم اخیر در قالب اقدامات تروریستی در ترکیه رخ‌داده است نتیجه سیاست‌های آنکارا در حمایت از داعش بوده است. این سیاست‌های لطمات جبران‌ناپذیری به ترکیه وارد کرده است. مثلاً خساراتی که به حوزه گردشگری واردشده نیازمند گذشت سال‌های زیادی است. وقتی هزینه‌های ترکیه از منافعی که برای خود متصور شده بود، بیشتر شد، در سیاست‌های خود تغییرات تاکتیکی ایجاد کرد و خود را باسیاست‌های آمریکا و به‌صورت نسبی با ایران هماهنگ کرد. البته این تغییر تاکتیک، نه از رضایت، بلکه به علت اجبار و اضطرار بود. حال مسئله این است که آیا در روزهای اخیر اتفاقی افتاده است که موجب تغییر دوباره در سیاست خارجی ترکیه نسبت به سوریه شود. در روزهای گذشته گروه‌های تروریستی و عقبه آن‌ها یعنی عربستان، از سر استیصال مجبور به پذیرش آتش‌بس شدند. پیروزی‌های ائتلاف ایران، روسیه و سوریه که نقطه اوج آن در حلب بود، گروه‌های تروریستی و حامیان آن‌ها را مجبور به پذیرش آتش‌بس کرد. ولی همان زمان هم دو نوع نگاه وجود داشت که آیا آتش‌بس منجر به صلح خواهد شد یا تجدیدقوای گروه‌های تروریستی را در پی خواهد داشت. اتفاقی که در چند روز اخیر افتاده و اطلاعاتی که در دسترس هست نشان می‌دهد که جبهه النصره توانسته است با حمایت‌های گسترده مالی عربستان سعودی، شبه گروهک‌های تروریستی را برای شروع درگیری و ترور و خشونت، زیر چتر خود بیاورد و یک ائتلاف تروریستی را سامان دهد. بنابراین احتمالاً شاهد درگیری‌های بیشتر در روزهای آینده باشیم.
اهداف و انگیزه اردوغان از انجام این سفر را چگونه می‌بینید؟
اطلاعات دقیقی که از اهداف و انگیزه‌های سفر اردوغان به کشورهای حوزه خلیج‌فارس صورت گرفته در دسترس نیست ولی بر اساس تحلیل می‌توان گفت باهدف میدان‌داری صورت گرفته باشد. یعنی جلوگیری از سیاست‌هایی که عربستان برای ائتلاف گروهک‌های تروریستی در پیش‌گرفته است، تا مانع از ضرر بیشتر منافع و منابع ترکیه شود. نزدیکی ترکیه با کشورهای عربی به‌خصوص عربستان هزینه‌های سنگینی برای ترکیه به بار آورده است و امنیت و منافع ملی ترکیه را به‌صورت جدی خدشه‌دار کرده است. لذا بعید میدانم ترکیه به سیاست‌های عربستان نزدیک
شود.
نقش احتمالی آمریکا در بحران سوریه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا در دوران جمهوری خواهان شاهد مداخله بیشتر آمریکا در منطقه خاورمیانه به‌خصوص سوریه خواهیم بود؟
به دو دلیل در فکر می‌کنم در دوره ترامپ نقش آمریکا در سوریه کاهش پیدا خواهد کرد. دلیل اول این است که در زمان انتخابات رسماً این موضوع را مطرح کرده که همان‌طور که دخالت در عراق اشتباه بود، دخالت در سوریه هم منشا هزینه‌های زیادی برای دولت آمریکا بوده است و ما باید به کسانی که با داعش در جنگ هستند اجازه دهیم داعش را نابود کنند. این صحبت‌هایی است که ترامپ در آن دوره مطرح کرده است. نکته مکمل دلیل اول این است که اساساً سیاست کلان ترامپ رویکرد و توجه به داخل است. اولویت‌های مطرح‌شده توسط ترامپ بیشتر مسائل داخلی را در برمی‌گیرد. البته این‌ها سیاست‌های ترامپ است و سیستم به رئیس‌جمهور اجازه غلبه سیاست داخلی بر خارجی را نخواهد داد. استراتژی کلان آمریکا تا ۲۰۲۰ جهان گراست و سیاست‌های هر دولت و حزبی در چهارچوب استراتژی«امریکای بزرگ و آمریکای قدرتمند» که در سند امنیت ملی وجود دارد، قابل‌اجراست. اما به هر صورت آنچه ترامپ بر آن باور دارد، دخالت کمتر در سوریه خواهد بود.
دلیل دوم که از اولی مهم‌تر است، روابط خوب دولت ترامپ با روسیه است. من بعید میدانم که ترامپ حاضر به رودررویی با پوتین باشد. سیاست‌های روسیه در قبال سوریه کاملاً روشن و مشخص است. همسوئی با تهران و دمشق علیه داعش و تمامی جریان‌های تروریستی که در سوریه وجود دارند سیاست خارجی روسیه است. طبیعتاً باوجود چنین سیاست‌های روشنی، بعید است ترامپ درصدد تقابل با روسیه باشد.
افق همکاری روسیه، ترکیه و ایران را در بحران سوریه چگونه می‌بینید؟
حتماً مواضع این ائتلاف تقویت خواهد. مسکو که محوریت این ائتلاف را بر عهده دارد با برداشته شدن مانعی مانند اوباما حضور پررنگ‌تری خواهد داشت. با توجه به اینکه روند بهبود رابطه ایران و آمریکا که در دوره اوباما آغازشده بود رو به کاهش است و دارد به همان نرم گذشته خود که تقابل و دشمنی بود بازمی‌گردد، باعث تهییج بیشتر جمهوری اسلامی برای حضور جدی‌تر در سوریه خواهد شد تا در مواقع لازم بتواند در عرصه بین‌الملل امتیازاتی از قدرت‌های بزرگ را بگیرد. من شخصاً سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران در سوریه را واقع‌گرایانه و مفید میدانم. نگاه رئالیستی به روابط بین‌الملل این سیاست‌ها را تائید می‌کند.
‏ali.taghavi@gmail.com

 

دکتر امیر دبیری‌مهر

امیر دبیری مهر متولد 1356 در تهران، دانش اموخته علوم سیاسی در مقطع دکتری است و از سال 1374 تا کنون در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و رسانه‌ای به پژوهش و تدریس مشغول است. وی تا کنون پژوهش‌ها، مقالات، سخنرانی‌ها و گفتگوهای مطبوعاتی و رادیویی - تلویزیونی متعددی انجام داده است که دسترسی به برخی از آنها از طریق درگاه اینترنتی اندیشکده خرد میسر شده است. ریاست انجمن اندیشه و قلم از جمله مسئولیت‌هایی است که این عضو پیوسته انجمن علوم سیاسی ایران هم اینک عهده‌دار آن است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

7 + چهارده =

دکمه بازگشت به بالا