دیوید ایستون و نظریه عمومی سیستمها
*- تاریخ تولد و فوت: ۲۴ ژوئیه ۱۹۱۷ – درگذشت ۲۴ ژوئن ۲۰۱۴
*- اهل کانادا و ساکن انگلستان – تحصیل در دانشگاه تورنتو و هاروارد
دیوید ایستون برای ارائه یک نظریه در علم سیاست که منطبق با معیارهای رهیافت رفتاری باشد سه مرحله را پشت سر گذاشته است و میتوان تحول فکری ایستون را در کتابهای او نیز مشاهده کرد. او در کتاب اول خود به نام سیستم سیاسی نظریهای عمومی برای علم سیاست ارائه میدهد و کتاب دوم خود به نام چهارچوبی برای تحلیل سیاسی مفاهیم عمده لازم برای طرح این نوع نظریه عمومی را مطرح میسازد و البته ایستون در کتاب سوم خود به نام تحلیل سیستمی زندگی سیاسی تلاش میکند تا با گسترش مفاهیم این نظریه آن را از نظر تجربی قابل کاربرد و استفاده سازد.
ایستون برای فهم درست و بهتر از نظریه سیستمی خود چهار فرض بیان میکند:
فرض اول:
جستجوی تجربی دانش موثق مستلزم اقامه نظریه ای منظم یعنی توان ارائه یک تعمیم در بالاترین سطح است دانش علمی برای اینکه بتواند دارای چنین قدرت تصمیم باشد باید از شیوههای علوم تجربی بهره گیرد و پس از طی مراحل مختلفی چون فرضیه مشاهده (تجربه) و آزمایش به یک نظریه با چنین تعمیمی دست یابد مانند نقطه جوش آب در ۱۰۰ درجه که هیچ استثنایی برای آن قائل نشدیم ایستون میخواست دانش در سیاست به چنین توانایی دست یابد اما همانگونه که بعدها که به این نظریه انتقاداتی وارد شد او متوجه فرق اساسی بین علوم تجربی و علوم اجتماعی شد.
فرض دوم:
برای اینکه بتوان به یک دانش موثق با توان تعمیم بالا در علوم سیاسی دست یافت محققان باید سیستم سیاسی را به عنوان یک کل واحد در نظر بگیرند و تمام اجزا را در ارتباط با این کل در تحلیل نمایند البته این عقیده به راین اصل برقرار است که کل چیزی بیش از اجزای تشکیل دهنده خود است.
فرض سوم:
در تحقیق درباره سیستم سیاسی از دو نوع اطلاعات استفاده میشود الف) اطلاعات روانشناختی که به شخصیت و انگیزه بازیگران مربوط میشود ب) اطلاعات محیطی که به تأثیر محیط بر فعالیتهای بازیگران میشود.
فرض چهارم:
وی به راین باور است که زندگی سیاسی ممکن است دچار عدم تعادل شود اما او بیان میدارد که عدم تعادل لزوماً منجر به تضاد و کشمکش نخواهد بودبلکه ممکن است تمایل به تعادل را دوباره به سیستم بازگزداند وی در مورد تعادل بیان میکند که تعادل یک ایده آل است که هرگز به طور کامل تحقق نمییابد.
کتاب شناسی
۱- سیستم سیاسی: که در این کتاب نظریه عمومی برای علم سیاست ارائه میدهد.
۲- چهارچوبی برای تحلیل سیاسی: در این کتاب مفاهیم عمده و کلی را برای نظریه سیستمها ارائه میکند.
۳- تحلیل سیستمی: در این کتاب به گسترش مفاهیم نظریه سیستمی خود نظیر تجربی بودن و کاربردی بودن آن میپردازد.
معرفی سیستم سیاسی
مفروضات چهارگانه ایستون را اینگونه میتوان بیان کرد که تلاش ایستون برای شناخت تأثیر محیط بر سیستم و فهم تفاوتهای زندگی سیاسی متعادل و نامتعادل میباشد و ایستون سیاست گذاری را شامل شبکه ای از تصمیمات و کنشها میداند که ارزشها را تخصیص میدهدو به دنبال به معرفی برخی از ویژگیهای سیستم سیاسی میپردازد که عبارتاند از: ۱- خصوصیات مربوط به شناسایی یعنی واحدها و مرزهای درون سیاسی ۲- درون دادها و برون دادها ۳- تفکیک در درون سیستم سیسی ۴- یکپارچگی و همگرایی در درون سیستم
انواع سیستم از دیدگاه ایستون
ایستون انواع سیستمها را درون سیستم اجتماعی شامل سیستمهای باز (که از محیط تأثیر میپذیرند) و سیستم بسته (البته محصور ما بر این است که در سیستم اجتماعی ما نمیتوانیم سیستم بسته پیدا کنیم چراکه همه سیستمها در یک ارتباط متقابل با یکدیگر قراردارند و سیستم بسته بیشتر در محیط طبیعی وجود دارد)
ایستون با این مفاهیم توانست رابطه محیط را در سیستم سیاسی بررسی کند او محیط را به محیط درون اجتماعی و محیط برون اجتماعی تقسیم میکند محیط درون اجتماعی عبارت است از بخشی از محیط اجتماعی و فیزیکی که در بیرون مرزهای سیستم سیاسی ولی در درون همان جامعه قرار دارد و محیط برون اجتماعی در خارج از جامعه در برگیرندسیستم سیاسی قرار داشته ولی میتواند تأثیر زیادی روی دوام یا تغییر یک سیستم سیاسی بگذارد.
دوام و پویایی سیستم سیاسی
ایستون در تکمیل نظریه خود به دوام یا پویایی سیستم میپردازد ایستون بر این باور است که سیستم سیاسی در مواقع تغییر نیز به حیات خود ادامه میدهد و در برابر فشارها از خود دفاع میکند و موجب دوام سیستم سیاسی میگردند اما یک سیستم نمیتواند به گونه ای مطلق و بدون پویایی برقرار بماند چرا که سیستم سیاسی در واکنش به تقاضا و حمایتها و تغییرات محیطی چه بیرونی و چه درونی دچار تغییراتی می گرددو اگر توان هماهنگی و پاسخگویی به آنها را نداشته باشد در نهایت دچار فروپاشی میشود.
ایستون بیان میدارد که یک سیستم سیاسی نمیتواند به اتخاذ تصمیمات اقتدار آمیز مبادرت ورزد مگر آنکه با طرح تقضاها در بخش دروندادها از حمایت و پشتیبانی لازم برخوردارباشد و با این نظریه محققان راهنمایی میکند که به وسیله آن میتواند ثبات و فروپاشی سیستمهای سیاسی راتبیین کند باید متذکر شویم که حمایت و پشتیبانی از سیستم سیاسی تا حدودی به مشروعیت و کارآمدی آن بستگی دارد و هرچه در سطح بالاتری قرار داشته باشد یک سیستم سیاسی به راحتی میتواند نسبت به تقاضاها پاسخ دهد و حتی آنها را نادیده بگیرد در غیر اینصورت باید به شکل اقتدار آمیز عمل کند و باید از قدرت فیزیکی بهره جوید که این امر در بلند مدت به دلیل نبود مشروعیت سیاسی کارایی خود را از دست میدهد و سیستم دچار بحران و فروپاشی میشود.
منابع مآخذ
۱- فرشاد، مهدی، نگرش سیستمی، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۶۲، چ اول، ص ۴۳
۲- قوام، عبدالعلی، اصول سیاست خارجی و سیاست بینالملل، تهران، سمت، ۱۳۷۰، چ اول، ص ۳۴
۳- رضاییان، علی، تجزیه و تحلیل و طراحی سیستمها، تهران، چ اول، ۱۳۷۰، ص ۳۴۵
۴- سادوسکی، و. ن، نظریهی سیستمها: مسائل فلسفی و روان شناختی، تهران، چ اول، ۱۳۷۰، ص ۳۲
۵- حقیقت، صادق، روششناسی علوم سیاسی، قم، انتشارات دانشگاه مفید، چ دوم، ۱۳۸۷، ص ۲۲۵
اختصاصی وبسایت جهان سوم
+ تهیه و تدوین: امیرحسین زارعی محمودآبادی
+ استاد مربوطه: دکتر امیر دبیریمهر
+ ویراستاری و انتشار: علی فتحی
+ تبصره مهم: نوشتههای مندرج در سایت جهانسوم، نتیجه پژوهش دانشجویان است و نه تنها خالی از اشکال نبوده بلکه لزوماً مورد تأیید استاد و مدیر سایت نیست و گردانندگان سایت نیز از نقدهای مخاطبان استقبال میکنند.