اسلایدر / مهمترین مطالبمصاحبه و گفتگو

انقلابی گری : از تفسیرهای توده ای تا اسلامی

متن گفتگوی ویژه نامه جام سیاست روزنامه جام جم در سه شنبه ۲۵ خرداد ۹۵

سوال اول: با توجه به تاکید مقام معظم رهبری بر مساله استقلال تا چه اندازه این مفهوم را در حوزه انقلابی گری موثر می دانید؟
دکتر دبیری مهر :در خصوص رابطه انقلابی گری و استقلال فرهنگی می توان گفت یکی از شعار های اصلی همه انقلابهای ضد استعماری و ضد استکباری در اسیا و امریکای لاتین و اروپا و امریکا استقلال طلبی از سلطه و نفوذ بیگانگان بوده است . اما با وجود گذشت چند سال از تب و تاب انقلاب ها این شعارها کم رنگ شده و طبیعتا مجددا زمینه های نفوذ و سلطه بیگانگان فراهم می شود این نفوذ به همه حوزه ها اعم از سیاسی و اقتصادی و فرهنگی سرایت می کند و استقلال کشورهای انقلابی کم رنگ و نقض می شود. رهبران انقلاب اسلامی با توجه به حضور فعال روشنفکران در فرایند انقلاب و اگاهی از تجربه انقلاب های دیگر و برای جلوگیری از تکرار این تجربه تلخ یک تئوری و دیدگاه راهگشایی را مطرح کردند و آن هم استمرار انقلاب اسلامی است که این روزها در لسان رهبر فرزانه انقلاب در قالب شاخص های انقلابی گری مطرح می شود. این مفهوم یعنی انقلابی گری اگر طرح شود و نخبگان جامعه به آن متعهد و پایبند باشند می تواند ضامن استقلال کشور بویژه در حوزه فرهنگی باشد که از قضا مهمترین بعد استقلال کشور است . زیرا فرهنگ بیشتر از هر بعد دیگری از ساختار و نظام اجتماعی بر ذهن و فرایند تصمیم سازی در کشور تاثیر گذار است .
سوال دوم : استقلال سیاسی و فرهنگی و اقتصادی هر کدام از راههای رسیدن به خود کفایی است تغییر نگاه و تغییر سبک زندگی چه تاثیری در تحقق هر کدام از محورهای فوق دارد ؟
دکتر دبیری مهر :البته من با عبارت خود کفایی چندان موافق نیستم و آن را مربوط به ادبیات چپ گرای دهه ۶۰ میلادی می دانم یعنی حدود نیم قرن پیش … عبارت خود اتکایی را بیشتر می پسندم …خود اتکایی منافاتی با ارتباطات و تعاملات جهانی ندارد ..اما نقطه مقابل وابستگی است …بدیهی است وابستگی با ارتباطات و تعاملات با جهان کاملا تفاوت دارد. از این رو استقلال سیاسی و اقتصادی و فرهنگی به هیچ وجه نباید نوعی انزوای درونی و ستیز با جهان و در لاک خود فرورفتن را تداعی کند . برای مثال برای داشتن تیم فوتبال خوب و افتخار امیز هم باید از تجارب جهانی استفاده کرد هم مربی و کادر فنی خارجی در صورت نیاز بکار گرفت هم اردوهای خارجی برگزار کرد و هم با تیم های خارجی بازیهای تدارکاتی برگزار کرد اما در نهایت برای چیدن تیم ملی باید به ظرفیت های داخلی و بازیکنان ملی اتکا کرد . در مقوله استقلال فرهنگی نیز چنین است . در دنیای جهانی شده باید تلاش کنیم هویت ایرانی و اسلامی و انقلابی خود را حفظ کنیم و دچار خود باختگی در برابر ارزشها و هنجارها و چارچوبهای فرهنگی دیگران نشویم . البته خود باختگی فرهنگی دو حالت دارد یکی موقعیتی است که کسانی شیفته فرهنگ و سبک زندگی دیگران می شوند و حالت دوم نیز مرعوب شدن و وحشت داشتن از سبک زندگی دیگران است. این دو وضعیت هر دو از نوعی خود باختگی و عدم استقلال فرهنگی حکایت می کند. ان فضایی که استقلال فرهنگی یا خود باختگی فرهنگی را بهتر از هر فضای دیگری نشان می دهد سبک زندگی است . اینکه تغذیه ما چگونه است معاشرت ، سفر ، خرید ، اوقات فراغت ؛ لباس پوشیدن و…چگونه است نشان می دهد چه مقدار توانسته ایم استقلال فرهنگی خود را مبتنی بر بن مایه های فرهنگ ایرانی و اسلامی حفظ کرده و چه مقدار وابسته شده ایم.
سوال سوم : ایا با انتخاب سبک زندگی ایرانی اسلامی می توان تقلید غیر منطقی از غرب و بیگانگان را به فراموشی سپرد؟
دکتر دبیری مهر: در اینجا لازم است بین دو مساله در سبک زندگی تفاوت قایل شویم و ان تقلید و شباهت است . حتما تقلید در حوزه فرهنگ یک کنش انفعالی است و نافی استقلال فرهنگی و در مراتب بعد نافی استقلال سیاسی و اقتصادی است .اما شباهت از جنس دیگری است گاهی در دنیای امروز جوان ما و شهروند ما برخی از شاخص و نشانه های سبک زندگی های دیگران را انتخاب می کند یعنی با نوعی تعقل و تجربه دست به گزینش می زند. اینجا دیگر مساله تقلید در میان نیست در این فضا ما شاهد رقابت و هماورد الگوهای سبک زندگی با هم هستیم . در واقع هر کدام از الگوهای سبک زندگی سعی در جذاب نشان دادن خود دارند و طرفداران و علاقمندان خود را جستجو می کنند ا زاین رو باید به کاربردی ، زیبایی و جذابیت سبک زندگی ایرانی و اسلامی بیندیشیم . زیرا شهروندان امروز و عصر ارتباطات و انتخابات مجبور نیستند که از سبک زندگی خاصی پیروی کنند بلکه سبک زندگی خود را انتخاب می کنند. از این رو باید سبک زندگی ایرانی و اسلامی انقدر جذاب و اقناع کننده ارایه شود و در ساختار های زندگی قرار گیرد که بتواند سبک های بیگانه از فرهنگ ما را از میدان رقابت بطور نسبی خارج کند .در اینجا هم رویکرد ارزشی مهم است و هم رویکرد کاربردی . یعنی سبک زندگی ایرانی و اسلامی هم سنخیت ارزشی با فرهنگ ما دارد و هم بهتر و مناسبت برای زندگی ماست همچنین باید بدانیم امروز سبک زندگی خالص هم نداریم بلکه این سبک های زندگی با هم مراوده و تبادل فرهنگی دارند.این مهم هم با موعظه و نهی و توصیه تحقق نمی یابد بلکه در چارچوب راهبرد تولید کالاهای فرهنگی وایجاد ساختار های فرهنگی قابل پیگیری است که اینجانب در همایشی با همین عنوان مفصلا سخنرانی داشته ام .
سوال چهارم :اساسا سبک زندگی انقلابی چه تعریفی دارد و چه ویژگی هایی می توان برای آن شمرد؟
دکتر دبیری مهر:سبک زندگی انقلابی نماینده و نشان دهنده هویت انقلابی است …باید به شدت مراقب باشیم که در دام ظاهر سازی و شعار زدگی نیفتیم ….سبک زندگی انقلابی در شکل و شمایل ما نیست بلکه اندیشه و کنش انسانها در مواضع اجتماعی و سیاسی نمایانگر سبک زندگی انقلابی است . برای مثال رهبر انقلاب اخیرا اعتقاد به اسلام ناب در مقابل اسلام امریکایی اعم از اسلام متحجر و اسلام سکولار را مهمترین شاخص انقلابی گری دانستند. جالب است که اینجانب حدود ۴سال پیش در کتاب مولفه های گفتمان مقاومت اسلامی در خاورمیانه این شاخص را خاستگاه فکری و تئوریک مقاومت اسلامی معرفی کردم . از این رو داشتن درک و تحلیل صحیح از قرائتهای ناب و انحرافی از اسلام یکی از مهمترین شاخص های سبک زندگی انقلابی است . بنا بر این امروز در جهان اسلام اگر کسانی با مواضع و رفتارها و تصمیمات متحجرانه خود موجبات وهن اسلام و مذهب و خکومت اسلامی فراهم می سازند و در برابر عقل و افکار عمومی می ایستند در واقع انقلابی نیستند هر چند اگر ادعای اینچنینی داشته باشند.
رهبر انقلاب د رمراسم سالگرد ارتحال امام اعتقاد عمیق به محور بودن مردم را از دیگر مبانی انقلاب خواندند و تأکید کردند: در نظام اسلامی، «رأی و خواست و اهداف و منافع مردم» اصل است و اعتقاد واقعی به این حقایق، از ضروریات انقلابی گری است.
بنابر این یک انقلابی نمی تواند و حق ندارد در برابر خواست و ارای مشروع و به حق مردم بایستد. رای مردم هم صرفا در انتخابات ظهور بروز پیدا نمی کند. از این رو اگر کسی برای رای و نظر مردم ارزشی قایل نیست یا افکار عمومی و دیدگاههای شهروندان را واجد ارزش نمی داند یا حاکمیت مردم را نمی پذیرد حتما با سبک زندگی انقلابی فرسنگها فاصله دارد.
سوال پنجم : ایا انقلابی گری در عرصه عمل با نظم و انضباط فردی و جمعی در زندگی قابل تطبیق است ؟
دکتر دبیری مهر:حتما همینگونه است در سوال قبلی هم به این مساله اشاره کردم که در تفسیر و فهم انقلابی گری نباید ظاهر بین بود . انقلابی گری هیچ ارتباطی با برخی ضد ارزشها ندارد. متاسفانه از ابتدای انقلاب بین تعریف انقلابی گری چپ گرایانه ی کمونیستی با انقلابی گری اسلامی خلط مبحث صورت گرفته اسبسمه تعالی
مصاحبه با دکتر امیر دبیری مهر پژوهشگر و مدرس علوم سیاسی و مدیر اندیشکده خرد
سوال اول: با توجه به تاکید مقام معظم رهبری بر مساله استقلال تا چه اندازه این مفهوم را در حوزه انقلابی گری موثر می دانید؟
دکتر دبیری مهر :در خصوص رابطه انقلابی گری و استقلال فرهنگی می توان گفت یکی از شعار های اصلی همه انقلابهای ضد استعماری و ضد استکباری در اسیا و امریکای لاتین و اروپا و امریکا استقلال طلبی از سلطه و نفوذ بیگانگان بوده است . اما با وجود گذشت چند سال از تب و تاب انقلاب ها این شعارها کم رنگ شده و طبیعتا مجددا زمینه های نفوذ و سلطه بیگانگان فراهم می شود این نفوذ به همه حوزه ها اعم از سیاسی و اقتصادی و فرهنگی سرایت می کند و استقلال کشورهای انقلابی کم رنگ و نقض می شود. رهبران انقلاب اسلامی با توجه به حضور فعال روشنفکران در فرایند انقلاب و اگاهی از تجربه انقلاب های دیگر و برای جلوگیری از تکرار این تجربه تلخ یک تئوری و دیدگاه راهگشایی را مطرح کردند و آن هم استمرار انقلاب اسلامی است که این روزها در لسان رهبر فرزانه انقلاب در قالب شاخص های انقلابی گری مطرح می شود. این مفهوم یعنی انقلابی گری اگر طرح شود و نخبگان جامعه به آن متعهد و پایبند باشند می تواند ضامن استقلال کشور بویژه در حوزه فرهنگی باشد که از قضا مهمترین بعد استقلال کشور است . زیرا فرهنگ بیشتر از هر بعد دیگری از ساختار و نظام اجتماعی بر ذهن و فرایند تصمیم سازی در کشور تاثیر گذار است .
سوال دوم : استقلال سیاسی و فرهنگی و اقتصادی هر کدام از راههای رسیدن به خود کفایی است تغییر نگاه و تغییر سبک زندگی چه تاثیری در تحقق هر کدام از محورهای فوق دارد ؟
دکتر دبیری مهر :البته من با عبارت خود کفایی چندان موافق نیستم و آن را مربوط به ادبیات چپ گرای دهه ۶۰ میلادی می دانم یعنی حدود نیم قرن پیش … عبارت خود اتکایی را بیشتر می پسندم …خود اتکایی منافاتی با ارتباطات و تعاملات جهانی ندارد ..اما نقطه مقابل وابستگی است …بدیهی است وابستگی با ارتباطات و تعاملات با جهان کاملا تفاوت دارد. از این رو استقلال سیاسی و اقتصادی و فرهنگی به هیچ وجه نباید نوعی انزوای درونی و ستیز با جهان و در لاک خود فرورفتن را تداعی کند . برای مثال برای داشتن تیم فوتبال خوب و افتخار امیز هم باید از تجارب جهانی استفاده کرد هم مربی و کادر فنی خارجی در صورت نیاز بکار گرفت هم اردوهای خارجی برگزار کرد و هم با تیم های خارجی بازیهای تدارکاتی برگزار کرد اما در نهایت برای چیدن تیم ملی باید به ظرفیت های داخلی و بازیکنان ملی اتکا کرد . در مقوله استقلال فرهنگی نیز چنین است . در دنیای جهانی شده باید تلاش کنیم هویت ایرانی و اسلامی و انقلابی خود را حفظ کنیم و دچار خود باختگی در برابر ارزشها و هنجارها و چارچوبهای فرهنگی دیگران نشویم . البته خود باختگی فرهنگی دو حالت دارد یکی موقعیتی است که کسانی شیفته فرهنگ و سبک زندگی دیگران می شوند و حالت دوم نیز مرعوب شدن و وحشت داشتن از سبک زندگی دیگران است. این دو وضعیت هر دو از نوعی خود باختگی و عدم استقلال فرهنگی حکایت می کند. ان فضایی که استقلال فرهنگی یا خود باختگی فرهنگی را بهتر از هر فضای دیگری نشان می دهد سبک زندگی است . اینکه تغذیه ما چگونه است معاشرت ، سفر ، خرید ، اوقات فراغت ؛ لباس پوشیدن و…چگونه است نشان می دهد چه مقدار توانسته ایم استقلال فرهنگی خود را مبتنی بر بن مایه های فرهنگ ایرانی و اسلامی حفظ کرده و چه مقدار وابسته شده ایم.
سوال سوم : ایا با انتخاب سبک زندگی ایرانی اسلامی می توان تقلید غیر منطقی از غرب و بیگانگان را به فراموشی سپرد؟
دکتر دبیری مهر: در اینجا لازم است بین دو مساله در سبک زندگی تفاوت قایل شویم و ان تقلید و شباهت است . حتما تقلید در حوزه فرهنگ یک کنش انفعالی است و نافی استقلال فرهنگی و در مراتب بعد نافی استقلال سیاسی و اقتصادی است .اما شباهت از جنس دیگری است گاهی در دنیای امروز جوان ما و شهروند ما برخی از شاخص و نشانه های سبک زندگی های دیگران را انتخاب می کند یعنی با نوعی تعقل و تجربه دست به گزینش می زند. اینجا دیگر مساله تقلید در میان نیست در این فضا ما شاهد رقابت و هماورد الگوهای سبک زندگی با هم هستیم . در واقع هر کدام از الگوهای سبک زندگی سعی در جذاب نشان دادن خود دارند و طرفداران و علاقمندان خود را جستجو می کنند ا زاین رو باید به کاربردی ، زیبایی و جذابیت سبک زندگی ایرانی و اسلامی بیندیشیم . زیرا شهروندان امروز و عصر ارتباطات و انتخابات مجبور نیستند که از سبک زندگی خاصی پیروی کنند بلکه سبک زندگی خود را انتخاب می کنند. از این رو باید سبک زندگی ایرانی و اسلامی انقدر جذاب و اقناع کننده ارایه شود و در ساختار های زندگی قرار گیرد که بتواند سبک های بیگانه از فرهنگ ما را از میدان رقابت بطور نسبی خارج کند .در اینجا هم رویکرد ارزشی مهم است و هم رویکرد کاربردی . یعنی سبک زندگی ایرانی و اسلامی هم سنخیت ارزشی با فرهنگ ما دارد و هم بهتر و مناسبت برای زندگی ماست همچنین باید بدانیم امروز سبک زندگی خالص هم نداریم بلکه این سبک های زندگی با هم مراوده و تبادل فرهنگی دارند.این مهم هم با موعظه و نهی و توصیه تحقق نمی یابد بلکه در چارچوب راهبرد تولید کالاهای فرهنگی وایجاد ساختار های فرهنگی قابل پیگیری است که اینجانب در همایشی با همین عنوان مفصلا سخنرانی داشته ام .
سوال چهارم :اساسا سبک زندگی انقلابی چه تعریفی دارد و چه ویژگی هایی می توان برای آن شمرد؟
دکتر دبیری مهر:سبک زندگی انقلابی نماینده و نشان دهنده هویت انقلابی است …باید به شدت مراقب باشیم که در دام ظاهر سازی و شعار زدگی نیفتیم ….سبک زندگی انقلابی در شکل و شمایل ما نیست بلکه اندیشه و کنش انسانها در مواضع اجتماعی و سیاسی نمایانگر سبک زندگی انقلابی است . برای مثال رهبر انقلاب اخیرا اعتقاد به اسلام ناب در مقابل اسلام امریکایی اعم از اسلام متحجر و اسلام سکولار را مهمترین شاخص انقلابی گری دانستند. جالب است که اینجانب حدود ۴سال پیش در کتاب مولفه های گفتمان مقاومت اسلامی در خاورمیانه این شاخص را خاستگاه فکری و تئوریک مقاومت اسلامی معرفی کردم . از این رو داشتن درک و تحلیل صحیح از قرائتهای ناب و انحرافی از اسلام یکی از مهمترین شاخص های سبک زندگی انقلابی است . بنا بر این امروز در جهان اسلام اگر کسانی با مواضع و رفتارها و تصمیمات متحجرانه خود موجبات وهن اسلام و مذهب و خکومت اسلامی فراهم می سازند و در برابر عقل و افکار عمومی می ایستند در واقع انقلابی نیستند هر چند اگر ادعای اینچنینی داشته باشند.
رهبر انقلاب د رمراسم سالگرد ارتحال امام اعتقاد عمیق به محور بودن مردم را از دیگر مبانی انقلاب خواندند و تأکید کردند: در نظام اسلامی، «رأی و خواست و اهداف و منافع مردم» اصل است و اعتقاد واقعی به این حقایق، از ضروریات انقلابی گری است.
بنابر این یک انقلابی نمی تواند و حق ندارد در برابر خواست و ارای مشروع و به حق مردم بایستد. رای مردم هم صرفا در انتخابات ظهور بروز پیدا نمی کند. از این رو اگر کسی برای رای و نظر مردم ارزشی قایل نیست یا افکار عمومی و دیدگاههای شهروندان را واجد ارزش نمی داند یا حاکمیت مردم را نمی پذیرد حتما با سبک زندگی انقلابی فرسنگها فاصله دارد.
سوال پنجم : ایا انقلابی گری در عرصه عمل با نظم و انضباط فردی و جمعی در زندگی قابل تطبیق است ؟
دکتر دبیری مهر:حتما همینگونه است در سوال قبلی هم به این مساله اشاره کردم که در تفسیر و فهم انقلابی گری نباید ظاهر بین بود . انقلابی گری هیچ ارتباطی با برخی ضد ارزشها ندارد. متاسفانه از ابتدای انقلاب بین تعریف انقلابی گری چپ گرایانه ی کمونیستی با انقلابی گری اسلامی خلط مبحث صورت گرفته است . در برداشت چپ گرایانه از انقلابی بودن یک فرد انقلابی باید قانون شکن ، خشن ، هرج و مرج طلب ، متعصب ، مخالف ارای مردم ، سیاست زده ، حق به جانب ، بی نظم ، سرکش و یاغی ودر ظاهر هم متفاوت از متن ملت و توده های مردم باشد و مثلا در سبک لباس پوشیدن و ارایش سر وصورت خود نیز باید متفاوت باشد تا از یک فرسنگ بشود انقلابی بودن او را تشخیص داد. اینها متاسفانه برخی مولفه های سبک زندگی انقلابی گری انحرافی از نوعی چپگرایانه ان است . اما انقلابی گری اسلامی مبتنی بر اصول دینی و فرهنگی و هویتی اسلام است . از این رو یک فرد انقلابی قانون مدار ، اهل مدارا و مهربان ، هنجار مند، اصولگرا و معقول ، همراه مردم ، با بصیرت ، اهل گفتگو ، مقید به نظم فردی و اجتماعی وپایبند به مبانی و اصول اعتقادی .. است و این شاخص ها را می توان در سبک زندگی او مشاهده کرد.
در نهایت باید مراقب باشیم این مفهوم انقلابی گری بعنوان مهمترین مولفه هویت انقلابی ما دچار تحریف نشده و دایما مورد بازتعریف مبتنی بر اصول دینی و ملی ما شود .
ت . در برداشت چپ گرایانه از انقلابی بودن یک فرد انقلابی باید قانون شکن ، خشن ، هرج و مرج طلب ، متعصب ، مخالف ارای مردم ، سیاست زده ، حق به جانب ، بی نظم ، سرکش و یاغی ودر ظاهر هم متفاوت از متن ملت و توده های مردم باشد و مثلا در سبک لباس پوشیدن و ارایش سر وصورت خود نیز باید متفاوت باشد تا از یک فرسنگ بشود انقلابی بودن او را تشخیص داد. اینها متاسفانه برخی مولفه های سبک زندگی انقلابی گری انحرافی از نوعی چپگرایانه ان است . اما انقلابی گری اسلامی مبتنی بر اصول دینی و فرهنگی و هویتی اسلام است . از این رو یک فرد انقلابی قانون مدار ، اهل مدارا و مهربان ، هنجار مند، اصولگرا و معقول ، همراه مردم ، با بصیرت ، اهل گفتگو ، مقید به نظم فردی و اجتماعی وپایبند به مبانی و اصول اعتقادی .. است و این شاخص ها را می توان در سبک زندگی او مشاهده کرد.
در نهایت باید مراقب باشیم این مفهوم انقلابی گری بعنوان مهمترین مولفه هویت انقلابی ما دچار تحریف نشده و دایما مورد بازتعریف مبتنی بر اصول دینی و ملی ما شود .

دکتر امیر دبیری‌مهر

امیر دبیری مهر متولد 1356 در تهران، دانش اموخته علوم سیاسی در مقطع دکتری است و از سال 1374 تا کنون در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و رسانه‌ای به پژوهش و تدریس مشغول است. وی تا کنون پژوهش‌ها، مقالات، سخنرانی‌ها و گفتگوهای مطبوعاتی و رادیویی - تلویزیونی متعددی انجام داده است که دسترسی به برخی از آنها از طریق درگاه اینترنتی اندیشکده خرد میسر شده است. ریاست انجمن اندیشه و قلم از جمله مسئولیت‌هایی است که این عضو پیوسته انجمن علوم سیاسی ایران هم اینک عهده‌دار آن است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چهار + نه =

دکمه بازگشت به بالا