مصاحبه و گفتگوویدیو و فیلمیادداشت‌ها و مقالات شخصی

خاطره ای از فرد هتاک به علم و دانشگاه و استادان و صاحب نظران

حدود ۲۰ سال پیش من ناظر پخش شبکه جام جم سیمابودم . برنامه ای هفتگی انجا پخش می‌ شد به نام کنکاش. محمود احمدی افزادی ، کاوه اشتهاردی و حسن اقا میربها دست اندرکاران این برنامه بودند . از انجا که برنامه زنده بود باید میهمان با من هماهنگ می شد زیرا مسوولیت انچه پخش می شد با مدیر کل پخش بود که ان‌ زمان حسین طاهری تهیه کننده کنونی سریال سلمان فارسی است و ناظر پخش جانشین مدیر پخش بود. خلاصه اینکه اعلام شد میهمان جوانی به نام حسن عباسی است جوانی ناشناخته با ظاهری حزب اللهی ..آن زمان مسایل مربوط به حمله امریکا به عراق داغ بود و من بعنوان مسوول میز عراق در معاونت برون‌مرزی سازمان با هماهنگی نهادهای ذی ربط بویژه وزارت خارجه و …بر مسایل و سیاستهای کشور در عراق اشراف داشتم .این اقا در برنامه گفت :ایران و‌کشورهای منطقه باید مانند لی لی پوت ها و فلرتیشیا در کارتون گالیور امریکا را در خلیج فارس به بند کشیده ‌‌و خفه کنند !!!مجری که فکر کنم اقای عبدالرشیدی بود گفت یعنی چه کار کنند ؟ عباسی گفت یعنی الان که امریکا به عراق حمله کرده همه باید با هم به امریکا حمله کنیم. وقتی این اراجیف را گفت تذکر دادم برنامه را تمام و مکتوب خواستم از تکرار مصاحبه با این فرد بی سواد و حاشیه ساز و شهرت طلب خودداری شود..چندان به نظر من توجهی نشد تا یک سال بعد همین فرد معلوم الحال در شبکه چهار اظهارات سخیفی کرد تا به دستور علی لاریجانی رییس وقت صداوسیما ممنوع المصاحبه شد.
اما دریغ از اینکه دیگران با میلیاردها بودجه این فرد را صاحب تریبون کردند تا هر یاوه ای به ذهن ناقص او می اید بیان کند و ضمن توهین به همه اقشار برای کشور هزینه ساز شود. شنیدم منافقین مواضع این فرد‌ را مانیتور می کنند تا بعنوان سوژه در مجامع جهانی علیه جمهوری اسلامی بکار گیرند..غافل از اینکه مواضع او پشیزی ارزش ندارد و هیچ نمایندگی ای از ایران و‌مردم ایران ندارد.
سوال مهم: چرا این فرد که صلاحیت های علمی و اخلاقی و اجتماعی او روشن نیست حق دارد به تشویش اذهان عمومی پرداخته و به استادان دانشگاه توهین کند و همچنان تریبون های متعدد داشته باشد؟ از چه زمانی علم ستیزی و بی اخلاقی در ایران فضیلت شده ؟ چرا لمپن های جدید کت و‌شلوار می پوشند و در مقام صاحب نظر پرت و‌پلا می گویند و‌هیچ کس از امنیت روانی مردم پاسداری نمی کند؟ و روز به روز هم بر تعدادشان افزوده می شود؟کدام نهاد یا سازمان یا فرد پول و امکانات پر اختیار این جماعت قرار می دهد تا موجبات وهن ایران و ایرانی و جمهوری اسلامی را فراهم سازند ؟ ایا زمان رسیدگی قانونی به این هزینه سازی های بی فایده نیست ؟

پی نوشت : اظهارات اخیر عباسی علیه استادان دانشگاه و ورزشکاران یک عباسی ارزش پاسخ ندارد و تذکر من هم خطاب به مسوولانی است که در قبال امنیت روانی مردم دغدغه و مسوولیت دارند.

 

دکتر امیر دبیری‌مهر

امیر دبیری مهر متولد 1356 در تهران، دانش اموخته علوم سیاسی در مقطع دکتری است و از سال 1374 تا کنون در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و رسانه‌ای به پژوهش و تدریس مشغول است. وی تا کنون پژوهش‌ها، مقالات، سخنرانی‌ها و گفتگوهای مطبوعاتی و رادیویی - تلویزیونی متعددی انجام داده است که دسترسی به برخی از آنها از طریق درگاه اینترنتی اندیشکده خرد میسر شده است. ریاست انجمن اندیشه و قلم از جمله مسئولیت‌هایی است که این عضو پیوسته انجمن علوم سیاسی ایران هم اینک عهده‌دار آن است.

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

16 − چهار =

دکمه بازگشت به بالا