رونمایی دون کیشوت جریان خالص ساز از توهماتی ویرانگر تحت عنوان نظریه ایران به مثابه اغل

امیر دبیری مهر

وحید جلیلی صاحب نظریه ! ((ایران به مثابه اغل)) بعد از مواجه شدن با حجم وسیع انتقادات گوناگون به توهین اشکاری که در گرماگرم دفاع ازوطن در برابر تجاوز دشمن صهیونیست ٬ به وطن دوستان وایران خواهان کرد اخیرا در مطلبی شرحه شرحه وپراکنده و فاقد نظم و نسق نوشتاری وادبی ومنطقی و عاری از شواهد عینی و استنادات قابل اتکا ٬با ارایه تصویری معوج و بی پایه وغیر واقعی از ایران دوستان٬  با شمشیر چوبین خود به جان انها افتاده  وبا تصویری کاریکاتوری از یک انقلابی اصولگرا و با الهام از ترهات و لاطائلات فردید و امثالهم در ژست  بی قواره دفاع از دین و ایین وهویت دینی وانقلابی قرارگرفته است . این قامت ناسازبیشتر از هرچیز مراتب تاسف وتاثر خواننده را از این حجم بیگانگی از جریان شناسی فرهنگی وسیاسی معاصر برمی انگیزد اما این نمایش بالماسکه بی فایده هم نیست زیرا این حجم بیهوده گویی وحید جلیلی  نشان می دهد این خالص سازان توهم باف چقدر دردرک تنوع و تکثر جامعه ایرانی وحتی عمق باورها و اعتقادات ایرانیان عاجز هستند و انچنان در پیله تحجر خود پیچیده اند که جهان را به وسعت همان پیله می بییند و بس. حقیقتا متن پراکنده و اشفته این فرد انقدر در لفظ سخیف و در معنا نحیف بود که قصد نداشتم درباره آن چیزی بنویسم اما وقتی شوربختانه رسانه ملی را با همه امکانات مادی و استعدادهای انسانی و منابع ملی را به چنین فردی سپرده اند مسوولیت شرعی و عقلی و قانونی و وجدانی و حتی انقلابی امثال ماست که ارام ننشسته و جلو تحریف جریان شناسی معاصر را بگیریم و خط انحراف و دوگانه سازی و پراکنده سازی در نیروهای متعهد به کشور و ایران دوست و توسعه گرا را آشکار کنیم .

این طایفه اختلاف افکن و تمامت خواه و دنیاپرست و درعین حال ضد توسعه با جعل واژه ای به نام غرب گرایی  که پادوهایشان در فضای مجازی آن را غرب گدا می نامند در واقع به جنگ همزمان با توسعه خواهی و ایران دوستی رفته اند زیرا می دانند راه اقتدار و سربلندی و توسعه ایران با تکیه بر هویت ملی و مشارکت همه سلایق و افکار و اندیشه ها و استعدادهاست و ازانجا که نه هویت دارند نه سلیقه نه فکر و اندیشه و نه استعداد که در این بازی مهم نقشی بازی کنند به حذف مستقل های صاحب رای و واجد سلامت نفس  مشغول شدند و در دهه گذشته موفقیت های شومی هم بدست اورند که نتیجه آن را در کاهش مشارکت عمومی ملت در عرصه های ملی و ناامیدی فراگیر در لایه های اجتماعی و مهاجرت وسیع و گشایش راههای نفوذ دشمن به پیکره ملت می بینیم که در جنگ تحمیلی اخیر ابعادی از ان اشکار شد . در جنگ اخیر هم این جریان وقتی سینه ستبر کردن همین مردم غیر جناحی و غیر حزبی و وطن دوست را دید از براوردها و تحلیلی های عقیم خود اولا شوکه ثانیا شرمگین شده اما بجای توبه به بازسازی نظریه ایران به مثابه اغل پرداخت.

وگرنه همه ایرانیان نیک می دانند که هویت دینی و ملی درایران هزاران سال است از هم تفکیک ناپذیرند. چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام . اما در قاموس این جماعت اختلاف افکن و افتراق جو و تجدد ستیز از دیرباز تا امروز  پیشرفت خواهی و علم دوستی و تعامل گرایی و صلح طلبی یعنی غرب گرایی و در مقابل تحجر و خرافاتی بودن و جنگ طلبی و ماجراجویی و یاوه گویی های هزینه ساز یعنی انقلابی گری ! و چه مظلومیتی بالاتر برای جمهوری اسلامی که این تفکر مدافع و مروج گفتمان آن شده است . براین اینان مهم نیست که این تفکر  چه هزینه هایی برای ملت ایجاد می کند مهم ان است که این متاع را در بازار مکاره سیاست ٬ خوب و گران می فروشند . حلال و حرام این بیع و معامله  هم که اصلا مهم نیست. این فرد به نمایندگی از جریانی که مسوول اصلی ایجاد انحطاط و سقوط فرهنگی ایران امروز است و شاهد ان حاکمیت ابتدال محض در همه حوزه های هنری و فرهنگی است

 تصویری کاملا ساختگی و دروغین از جامعه ایرانی ارایه می دهد گویی هر کس از دانش و پیشرفت و ایران دفاع کرد و در برابر فاشیسم دینی و فالانژیسم حزبی جریان تمامت خواه خالص ساز ایستاده هیچ نسبتی با خدا و قران و دین و نبی و امام و غیب ندارد؟ چه تصویر غیر واقعی و بی شرمانه ای !! اینجانب که در ۳۰ سال کنشگری فرهنگی و رسانه ای همواره از دسته بندی های  جعلی و مبتذل سیاسی و فرهنگی مانند اصولگرا و اصلاح طلب  و غرب گرا و غرب ستیز و امثالهم بیزار بودم و با افتخار ضمن داشتن اصول و رواداری فکری با همه طیف های سیاسی و فکری و اندیشه ای حشر و نشر داشته و دارم  بسیاری از همین به اصلاح غرب گراها را می شناسم که مراتب تقوا و پرهیزگاری وحتی تعبد و تقید انها از شما قدرت پرستان و دنیا طلبان به مراتب بالاتر است اما جانماز آب نمی کشند و با نردبان دین از پله دنیا بالا نمی روند و سقف معیشت بر ستون شریعت بنا نمی کنند زیرا دینداری انها فقط برای رضای خداست نه برای گرفتن پست و پول و مقام و جاه و دنیا…و چه بسیار متظاهران به تبعیت از ولایت و مدعی انقلابی گری هم دیده ام که در اخر سرشان بر دار جاسوسی برای موساد بالا رفت .

این حجم از اشفتگی ذهنی و شلختگی زبانی با این هدف که خود را مشتبه به مرتضی اوینی نشان دهی واقعا تاسف بار و بی نتیجه است و تاسف بیشتر را نثار کسانی می کنم که زمینه ارتقا و میدان داری چنین افرادی در میدان فرهنگ و رسانه ایران فراهم کردند و بیچاره افراد ساده لوح کم سوادی که عمق کم مایگی این افراد را در پشت لفاظی انها نمی بییند و سرنخ باورهای بسیط و سلیم خود را به این خیمه شب بازان می سپارند.

در اخر لازم می دانم درمقام القای الفبای جریان شناسی سیاسی و فرهنگی به دون کیشوت جریان اصولگرای خالص ساز  تصریح کنم که:

• غرب گرایی انطور که معرفی کردی و از آن بت دروغین ساختی و به جنگ خیالی با آن رفتی سالهاست در این کشور حضور و نفوذی ندارد زیرا برج عاج نشین است و مردم ستیز . در گذشته هم سرش به محافل خودش مشغول بود.امروز هم در گوشه و کنار های و هویی دارد اما بی تاثیر است.

• اگر تصور می کنید می توانید نسل جدید تحصیل کرده دانشگاه رفته ی جهان گرا ٬ علم گرایی ٬ تعامل گرا و ایران دوست را در ذیل غرب گرایی منکوب و ملکوک و از صحنه خارج کنید تا ایران را روز به روز ضعیف تر کنید زهی خیال باطل . جوهره این ملت ثابت است اما ظهورات ان متغیر است . یک روز در جبهه از خاک میهن دفاع می کند روزی از مرز باورها و روزی برای پیشرفت و ساختن ایران از جان مایه می گذارد.

• سخن و عمل و عملکرد و پیشینیه شما نشان می دهد نسبت موثقی با تقوا و ایمان و اخلاص ندارید پس ادای آمران به معروف و ناهیان از منکر در نیاورید سطح فهم شما از این فرایض در حد همان حمله با چماق به دخترکانی است که تارمویی دارند و قلبی نازک و لغو وبرهم زدن کنسرت و ممنوع التدریس کردن و ممنوع التصویر کردن و از این دست کوته نظری ها .چه بسیار جوانان نسل جدید که از شما و هم قبیله های شما به مراتب مقرب تر به خداوند متعال هستند و ادعای زهد ریایی انها گوش فلک را پر نکرده است .

• رابعا هر چه تلاش کنید نمی توانید بین دین داری و خدا باوری و وطن دوستی و توسعه خواهی افتراق و اختلاف ایجاد کنید این راهی که شما به تبعیت از رهبران معنوی تان یعنی شیخ فضل الله نوری و مصباح یزدی می روید ره به ترکستان است . همیشه طالقانی و بهشتی و مطهری هایی هستند که تشت رسوایی شما را از سقف به فرش پرتاب کنند.

• به دنیا و پست و پول و حذف و پروژه خالص سازی و دفع حداکثری و کاهش مشارکت مردم و ایجاد شکاف بین دولت و ملت و تقلیل مشروعیت نظام و حراج اعتماد عمومی به رسانه ملی مشغول باشید واز خویشتن تصویر نظریه پرداز و صاحب نظر و اهل قلم نسازید که کاریکاتوری موهن است . ظهور این فقر نظری و کلامی و ذهنی در اجرای  مجریان نخراشیده و نتراشیده اما برکشیده سیما هر روز هویدا می شود و البته کسی جز ساده لوحان این نمایش نامه ها را باورنمی کنند.

• درهمین جنگ تحمیلی اخیر و با به میدان امدن همین مردم ایران دوست ٬ دشمن متجاوز و جنایتکار حساب کار دستش امد و ترس بر دلش مستولی شد وگرنه شما و هم فکران شما که غایب بودید و اگر هم زمزمه ای می کردید زمزمه اختلاف و تسویه حساب بود. درمیانه جنگ بجای توجه به شبکه نفوذ خیانت کار ٬برای مخالفان خود خط و نشان می کشیدید .کار طوری از دستان تان خارج شد و انبان تولیدات به اصطلاح فرهنگی تان چنان تهی بود که ناگزیر و با اکراه به موسیقی ایران ای سرای امید استاد شجریان و ای ایران استاد محمد نوری متوسل شدید .

• و اخر دعوانا بجای دست و پا زدن بیشتر و غرق شدن عمیق تر در دریای توهمات به اغوش ملت باز گردید و با  زندگی درمیان همین مردم ٬ تنوع و تکثر و تعدد سلایق و باورها و عقاید و گرایشها را به رسمیت بشناسید و بجای شقه شقه کردن جامعه چشم بصیریت بیابید که همه رنگارنگی ها  را در نقش هویت ملی ایرانیان ببینید و باور کنید  تار و پود هویت ملی  در باورهای ایمانی و دینی تنیده شده است.