کتاب‌ها و پژوهش‌هایادداشت‌ها و مقالات شخصی

ابعاد پنهان معضل لاینحلی به نام ترافیک

تابناک : تاریخ انتشار:۲۰ مهر ۱۳۹۴ – ۱۴:۳۱-۱۲ October 2015

یکی از ویژگی‌های جوامع توسعه یافته توجه به مشکلات و معضلات پیش رو و زمینی وپرهیز از ادعاهای بزرگ و غیر محسوس است. بالعکس کشورهایی که در مسیر توسعه ناموزون قرار دارند بجای توجه به مشکلات و مسائل محسوس درگیر ذهنیتها و شعارها ومسائل انتزاعی هستند. برای مثال وقتی کشوری نمی تواند تیغ آرایشی تولید کند نباید از جنگ ستارگان سخن بگوید یا وقتی کشوری نمی تواند خودروی مناسب و با کیفیت تولید کند خنده دار است که بخواهد دررقابتهای بزرگ صنعتی شرکت کند. یا وقتی کشوری نمی تواند ساختمان های با کیفیت بسازد یا برکیفیت و ایمنی آنها نظارت کند نباید وارد ساخت سازه های عظیم شود و….

ما کشوری هستیم که با معضلات ریز و درشت فراوانی روبرو هستیم که باید با تکیه با توان ملی و تخصصی خود از انها عبور کرده و به پله های پیشرفت دست یابیم. نباید برای دور زدن مشکلات حرفهای بزرگ و نشدنی بزنیم. مانند آن مسئولی که نمی توانست قواعد اولیه و پایه ای علم اقتصاد کلان را در چند جمله ساده بیان کند ولی مدعی مدیریت جهان بود و کشور را با رشد اقتصادی مثبت تحویل گرفت و یا رشد منفی تحویل داد. با متهم کردن گذشتگان به فساد بر مسند قدرت نشست ولی سنگین ترین پرونده های فساد در تاریخ ایران در دوره او شکل گرفت و با سخنان و مواضع نسنجیده بیشترین زمینه سازی را برای ترکتازی رژیم صهیونیستی در روابط بین المللی علیه ایران فراهم ساخت  و درنهایت زمینه شدید ترین تحریم های بین المللی را علیه کشور ایجاد کرد.

از این رو باید سعی کنیم با مسائل و مشکلات نگاهی تخصصی و جدی و مسئولانه داشته باشیم و تلاش کنیم بجای ادعاهای فراتر از جو؛ برای خدمت به مردم و حل مشکلات و مسائل جاری انها را حل پیدا کنیم و از بحث و گفتگو در این خصوص نهراسیم. یکی از این معضلات ترافیک است .

براساس بررسی های صورت گرفته یکی از سه معضل اصلی شهر تهران مساله ترافیک پایتخت است. همه اقشار اجتماعی در این شهر بین ۱تا ۴ ساعت از روز را در ترافیک سپری می کنند و این معضل هزینه های فراوانی را اعم از مادی و روانی و ملی به کشور و شهروندان تحمیل می کند.  در یک نگاه سطحی و ساده اندیشانه علت وجود ترافیک در تهران تردد خودروهای بیش از ظرفیت معابر است. وقتی با توده های مردم هم درباره ترافیک تهران صحبت می کنید مقصر را شرکت های خودروسازی می دانند. در پاسخ باید گفت دربسیاری از شهرهای جهان مانند برلین و پاریس و نیویورک خودروهای به مراتب بیشتری تردد می کنند اما معضل ترافیکی مثل تهران ندارند. براساس امارهای مستند بین المللی به ازای هر ۱۰۰۰ نفر ۱۴۶ خودرو در ایران وجود دارد. این رقم کمتر از متوسط جهانی است. سرانه خودرو در جهان ۱۶۵ دستگاه به ازای هر ۱۰۰۰ نفر برآورد شده است. برای مثال متوسط سرانه خودرو در اروپا ۴۴۱ دستگاه، آسیا ۸۳ دستگاه و آفریقا ۴۱ دستگاه به ازای هر ۱۰۰۰ نفر ذکر شده است. بالاترین سرانه خودرو در جهان به کشور آمریکا اختصاص دارد. به ازای هر ۱۰۰۰ نفر ۷۹۰ دستگاه خودرو در این کشور وجود دارد. پس از این کشور، لوکزامبورگ با ۷۴۶ دستگاه،‌ ایتالیا با ۶۹۳ دستگاه، استرالیا با ۶۸۸ دستگاه، و گوام با ۶۶۵ دستگاه به ترتیب در رتبه‌های دوم تا پنجم از این نظر قرار گرفته‌اند.

ایران در منطقه خاورمیانه در میان ۱۲ کشور از نظر سرانه خودرو رتبه ۸ را به خود اختصاص داده است. تنها کشورهای عراق، سوریه، یمن و لبنان سرانه خودرو کمتری نسبت به ایران دارند. در این منطقه بالاترین سرانه خودرو با ۵۸۰ دستگاه به ازای هر ۱۰۰۰ نفر به بحرین اختصاص دارد و پس از این کشور به ترتیب کویت با ۵۳۶ دستگاه و قطر با ۴۱۸ دستگاه در رتبه‌های دوم و سوم قرار گرفته‌اند. این رقم برای عراق ۸۹ دستگاه،‌ اردن ۲۶۷ دستگاه،‌ لبنان ۱۲۶ دستگاه، عمان ۲۴۵ دستگاه،‌ عربستان ۲۱۷ دستگاه، یمن ۵۹ دستگاه، سوریه ۷۴ دستگاه و امارات ۱۹۱ دستگاه اعلام شده است.

سرانه خودرو به ازای هر ۱۰۰۰ نفر برای برخی کشورهای دیگر در جهان به این شرح اعلام شده است: فرانسه ۵۹۹ دستگاه، آلمان ۵۵۵ دستگاه، انگلیس ۵۷۱ دستگاه، ترکیه ۱۶۵ دستگاه،‌ روسیه ۲۹۹ دستگاه، کانادا ۶۱۸ دستگاه، افغانستان ۶۵ دستگاه، چین ۶۸ دستگاه،‌ هند ۱۷ دستگاه، و ژاپن ۵۹۳ دستگاه. اتیوپی با ۲ دستگاه به ازای هر ۱۰۰۰ نفر نیز کمترین سرانه خودرو در جهان را به خود اختصاص داده است.

اما در کشورهای مذکور لزوما بین تعداد خودرو و ترافیک رابطه مستقیم وجود ندارد.در نتیجه باید مشکل را در جای دیگری جستجو کرد.

برخی دیگر معضل ترافیک در فرهنگ ترافیکی می دانند. این مساله هم هرچند در تشدید ترافیک موثر است اما علت اصلی نیست. همانطور که تعداد زیاد خودروها نیز سهم مهمی در ترافیک دارد اما دلیل اصلی نیست. به نظر نگارنده باید علت را در مسائل اجتماعی و اقتصادی جستجو کرد . از این زاویه فکر می کنم متاسفانه ترافیک تهران لاینحل است زیرا حل ترافیک تهران در گرو حل برخی مشکلات دیگر است وآن مشکلات نیز به این اسانی حل شدنی نیست. نباید و نمی توان برای حل مشکل ترافیک از نیروی انتظامی و شهرداری انتظار ما لا یطاق داشت. هرچند تدابیر و اقدامات شایسته و بایسته این دو نهاد نقش موثر در قابل تحمل کردن معضل ترافیک دارد اما نمی تواند این معضل را حل کند. به عبارت دیگر ترافیک تهران یک مساله عادی و ساده نیست که بتوان با راه حلهای ساده با آن مواجه شد دلیل آن هم تخصیص میلیادرها تومان در سال برای حل آن و بی نتیجه بودن آن است. نه تنها ترافیک بلکه مسائل دنیای امروز دنیای سادگی ها نیست دنیای پیچیدگی هاست. هواپیما یکی از نمادهای پیچیدگی است که ازقضا نماد تمدن جدید و پیشرفت هم محسوب می شود. فرازو فرود هواپیما تابع قوانین و قواعد پیچیده ای است و نمی توان این کار مهم و خطیر را به غیر متخصص  واگذار کرد. مسایلی مانند جمعیت و ترافیک و تورم و اضافه وزن و توسعه گردشگری و… از این دست موضوعاتی است که صرفا با همایش و تصمیم و بخشنامه و دستور مقامات بالادستی سامان نمی یابد و نیازمند درگیر شدن متخصصان ذی صلاح با برخورداری از فکر و ذهنی جزیی نگر و پیچیده با این موضوعات است. برهمین اساس در تحلیل مساله ترافیک نیز به چند نکته مغفول و ظاهرا بی ارتباط ولی قابل تامل اشاره می کنم. در حال حاضر ترافیک تهران از ساعت ۶ صبح اغاز و تا ساعت ۱۰ در اوج قرار دارد. و عصر ها هم از ساعت ۴ مجددا شروع و تا ۱۰ شب در اوج قرار دارد. بگذریم از اینکه در برخی محور ها و معابر مانند همت تقاطع پل فجر و پارک وی ساعت ۲ نیمه شب هم ترافیک است. سوال مهم این است که وقتی ساعات اداری ساعت ۴ تمام می شود این حجم ترافیک چرا تا حدود ۱۰ شب استمرار می یابد در حالی که  قاعدتا باید ترافیک از ساعت ۶ بعد از ظهر به بعد مرتفع شود.در پاسخ باید به دنبال دلایل اقتصادی و سبک کسب و کار در ایران بود. واقعیت این است میزان وقت و ساعتی که مردم تهران برای کار و کسب روزی اختصاص می دهند بالاتر از استاندارد ۷ تا ۸ است. و اغلب سرپرستان خانوار در تهران برای حل مشکلات معیشتی خود باید بین ۱۲ تا ۱۴ ساعت کار کنند. این اضافه کاری یا در قالب اضافه کار اداری و شرکتی است یا در قالب شغل دوم و سوم …..بدیهی است در چنین وضعیتی کمتر سرپرست خانواری را می توان یافت که بتواند ساعت ۴ عصر بتواند به خانه رفته و به استراحت و همراهی با خانواده بپردازد. خیلی از این افراد هم برای افزایش درامد به مسافر کشی بین راهی و دربستی در خیابان ها مشغول می شوند. این سبک زندگی منجر به بروز معضلات متعدد فرهنگی و خانوادگی و حتی درحوزه سلامتی و بهداشتی نیز شده است. برای مثال زمانی  که پدر خانواده باید برای همسر و فرزندانش بگذارد از بین می رود. مجالی برای استراحت کوتاه عصر گاهی باقی نمی ماند . فرصتی برای مطالعه و ورزش نمی ماند.

فرصتی برای فعالیتهای فرهنگی ایجاد نمی شود. مجالی برای شرکت در نماز جماعت مغرب و عشا در مسجد محل نیست . حتی فرصتی پیدا نمی شود تا افراد بتوانند به صله رحم بپردازند. و در واقع پیکری بی جان و خسته و عصبی در شباهنگام به خانه می اید. جالب اینجاست که این وضعیت یک وضعیت مشترک و فراگیر و همگانی است هم وزیر و وکیل و دکتر و مهندس و مدیران عامل شرکت ها و کارخانجات در این وضع هستند و هم خرده فروشان و دست فروشان و مسافر کشان وکارگران خدماتی ….و جالب است شهروندانی که احیانا چنین وضعی ندارند به تبعیت از جو عمومی احساس شکست و ناکامی می کنند که چرا شغل دوم و سوم ندارند. این وضعیت عصرگاهی تهران بطور طبیعی منجر به افزایش تردد ها شده و ترافیک از دو ساعت به حدود  ۵تا۶ ساعت امتداد می دهد. حال پرسش من این است که ایا تا زمانی که مردم نتوانند با ۸ ساعت کار مفید از پس معیشت استاندارد خود برایند می تواند به حل معضل ترافیک امیدوار بود؟ می دانیم  مشکل  معیشتی نیز تابعی از دهها عامل  دیگر در حوزه سیاست و اقتصاد و سیاست خارجی و سرمایه گذاری و حقوقی و قانونی و… است .این روابط همان پیچیدگی ناپیدای زندگی مدرن است که با کلی بافی و خیال اندیشی و شعار زدگی رفع نمی شود.

در اینجا به یک ریشه فرهنگی مساله ترافیک هم اشاره می کنم که ربطی به فرهنگ ترافیکی ندارد . دقت کنید در ساعات پرترافیک تهران بسیاری از خودروها به نظر نمی اید در مسیر خانه یا محل کار باشند بلکه می توان از انها بعنوان خودروهای سرگردان یاد کرد . منظورم کسانی است که بی هدف با اهداف بلاوجه در خیابان ها و معابر در حال گردش هستند. بله گردش . فضای اجتماعی ما به گونه ای است  که در شهری مثل تهران برای برخی اقشار و سلایق و گروههای اجتماعی مقصد گردشگری و تفریح و اوقات فراغت وجود ندارد و این افراد در خیابانها با خودروهای خود می چرخند و می چرخندو  از ترافیک نیز نارضایتی ندارند چون مقصدی ندارند که نگران دیر رسیدن یا تاخیر باشند . گوش کردن به موسیقی در خودرو بجای فضای عمومی ؛ تفاخر به خودروهای مدل بالا، دور دور و دوست یابی و تلفن پراکنی در نسل جوان ، کورس گذاری در بزرگراهها و حرکات مارپیچ ، جستجوی زنان و مردان خیابانی برای خوشگذرانی های نامشروع و….. برخی از کارکردهای ناهنجار خودرو در تهران است که خود نقش مهمی در ایجاد ترافیک و ایجاد معابر پرحجم خودرو دارد. حال درچنین وضع فرهنگی و اجتماعی و اعصاب های متلاشی و خرد شده ای فقط کافی است یک بهانه ای مانند بوق و راه ندادن و … پیش اید و رفتارهای ناهنجار دیگری مانند فحاشی و کتک کاری و درگیری های خونین نیز بین سرنشینان خودرو ها نیز رخ می دهد و راه بندان های ناشی از آن مزید برعلت می شود.  تخلف از مقررات راهنمایی و رانندگی مانند پارک دوبل و سوبل و حتی چوبل و  …..دنده عقب در بزرگراهها ، حرکات نامنظم بین خطوط و توقف های بی جا برای پرهیز از ۱۰ قدم پیاده روی روبروی قنادی ها و بقالی ها و میوه فروشی ها و… نیز از دیگر عوامل فرعی ایجاد و تشدید ترافیک های شهری در تهران است.

حال باید چه کرد ؟ ایا باید اقدامات جاری را در این فضای نا امیدی ترک کرد و به حال خود رها نمود؟ قطعا پاسخ من منفی است . اقدامات انتظامی و تسهیلاتی ناجا و شهرداری باید ادامه یابد و شدت و گسترش بیشتری پیدا کند . پیشتر نیز پیشنهاد داده بودم که باید حمل و نقل عمومی در تهران رایگان شود و هزینه آن از محل عوارض خودروهای لوکس و کسبه پردرامد اخذ شود . و محدودیت تردد با خودروی شخصی افزایش یابد .شبکه حمل و نقل عمومی روز به روز مجهز تر وگسترده تر شود. اما اصل سخن نگارنده  این است که حل معضل ترافیک در گرو حل برخی معضلات و مشکلات اساسی جامعه مانند وضعیت اقتصادی وفرهنگی و حتی سیاسی است . به عبارت دیگر ترافیک معضلی است برامده از دههامعضل و مشکل دیگر که  هر تغییری در انها در در وضعیت ترافیک تاثیر گذار است .اگر خواستار حل ترافیک هستیم باید ابعاد فراوان و علل پنهان آن را بی تعارف و البته با رویکردهای عمیق تر شناسایی کنیم و با حذف علل به نتایج مطلوب به شکل تدریجی دست یابیم.  به یاد داشته باشیم همه ما در فرشی زندگی می کنیم به نام ایران . اگر الوده و نجس و پاره شود همه ضرر می کنیم و اگر زیبا و پاک باشد هم لذت می بریم . مشکلات و معضلات و توانمندیها و ضعفهای ما نیز مانند تارو پود در هم تنیده است و رفع انها با رویکردهای تک بعدی و بخشی و کوتاه مدت ممکن نیست . چناچه اگر مجالی باشد درباره معضل اعتیاد و فساد اخلاقی و فساد اقتصادی و … نیز نکاتی قابل طرح دارم که بیان خواهد شد.
http://www.tabnak.ir/fa/news/538721/%D8%A7%D8%A8%D8%B9%D8%A7%D8%AF-%D9%BE%D9%86%D9%87%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%B9%D8%B6%D9%84-%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%AD%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D9%86%D8%A7%D9%85-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C%DA%A9

دکتر امیر دبیری‌مهر

امیر دبیری مهر متولد 1356 در تهران، دانش اموخته علوم سیاسی در مقطع دکتری است و از سال 1374 تا کنون در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و رسانه‌ای به پژوهش و تدریس مشغول است. وی تا کنون پژوهش‌ها، مقالات، سخنرانی‌ها و گفتگوهای مطبوعاتی و رادیویی - تلویزیونی متعددی انجام داده است که دسترسی به برخی از آنها از طریق درگاه اینترنتی اندیشکده خرد میسر شده است. ریاست انجمن اندیشه و قلم از جمله مسئولیت‌هایی است که این عضو پیوسته انجمن علوم سیاسی ایران هم اینک عهده‌دار آن است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شانزده + هفت =

دکمه بازگشت به بالا