اسلایدر / مهمترین مطالبمصاحبه و گفتگو

تحلیل وقایع میانمار از زاویه ای دیگر

اشاره :می دانیم که در تعالیم بودا عمدتا دعوت به صلح، آرامش و همزیستی و احترام عقاید هست و آن چیزی که شاهد آن بودیم دقیقا نقطه مقابل این تعلیمات بوده است .در مورد میانمار دو دسته اطلاعات و مجموعه  تحلیل ها هست که به نظرم اینها را باید از هم تفکیک کنیم . یکسری اطلاعات جغرافیایی و تاریخی و امنیتی و نظامی هست که با یک جست و جوی ساده در اینترنت قابل استحصال هست و من ترجیح میدم وارد این مقوله نشوم، اما آن چیزی که باید در آن تحلیل کرد آن است که در جنوب آفریقا هر چند سابقه افراط گرایی وجود داشته، اما در حد معضل آنگونه که در غرب آسیا بوده در آن مناطق وجود نداشته است . علت آن پیروی اکثریت مردم شرق اسیا از مذهب بودا است . می دانیم که در تعالیم بودا عمدتا دعوت به صلح، آرامش و همزیستی و احترام عقاید هست و آن چیزی که شاهد آن بودیم دقیقا نقطه مقابل این تعلیمات بوده است . می خواهم این مطلب را عرض کنم که اگر بافت پیروان ادیان را در جنوب آسیا نگاه کنید ، خواهیم دید که پیروان ادیان در اغلب کشورها با سلامت و صلح دارند در کنار هم زندگی می کنند و نه رهبران و نه پیروان این ادیان مشکلی ندارند . دو عامل به نظر می آید به عنوان عامل مخل این مطلب قابل تشخیص است، یکی نقش دولت هاست ، هر وقت که دولت ها از بی طرفی مذهبی خارج می شوند و از یک فرقه و مذهب و آیین یا دین پیروی جانبدارانه می کنند ، این تعادل و نظم در جنوب شرق آسیا به هم می خورد و اینکه میبینیم ملت ها و دولت هایی که بی طرفی را حفظ می کنند کمتر دچار این مشکلات شده اند . به طور مثال سالهای سال هست که در مالزی که من هم مطالعه ایی در آنجا داشتم، بسیاری از اقوام با ادیان مختلف در کنار هم هستند ، اما در مالزی خیلی سابقه افراطی گری مذهبی نمیبینید، بخاطر داشتن یک دولت بی طرف و مقتدری که جلوی سو استفاده ی دیگران را هم میگیرد . اما آنچه که در میانمار می بینیم با کمال تاسف خلاف مصلحت ملی یک کشور به نفع یک فرقه ایی آن هم بر سر یک تنش و اختلاف جزئی در یک منطقه .
آنچه که توسط دولت و ارتش میانمار در قتل عام و نسل کشی و پاکسازی قومی در اتفاق افتاده ، نه به مسلمانان هست نه به نفع بودایی ها، چون اولا این ارتش یک ارتش بدنام و ناقض حقوق بشر و به نظر من با حال و وضع کنونی به عنوان یک جنایتکار جنگی است که اینگونه قتل عامی مخصوصا در خصوص زنان و کودکان انجام داده اند، از سوی دیگر آبرو و حیثیت مذهب بودا را هم اینها در سطح دنیا خدشه دار کردن! بیشتر از مسلمانها باید بودایی ها اعتراض کنن نسبت به این رفتار ارتش میانمار، بخاطر اینکه ضربه ایی که ارتش و دولت میانمار به مذهب بودا زده تا به حال یا حداقل در پنجاه سال اخیر من موردی رو سراغ ندارم که اینطور یک رسوایی و آبروریزی یک دولت بتواند برای یک دین ایجاد بکند . دولت میانمار با اقداماتی که در دو سه هفته ی اخیر انجام داد و این کشتگان و آوارگانی که سرازیر به کشور بنگلادش شدند ، ضربه ی بسیار سنگینی به حیثیت آیین بودا زده است . این سطح اول تحلیل بندست، باید حتما توجه داشت ، درست است که مسلمانان قربانیان مظلوم این ماجرا بودند! اما می بایست بودائیان برای حفظ حیثیت و آبروی خودشون پیش قراول پیشگیری از این جنایات می شدند، موضع گیری ایی که دالای داما نسبت به همین موضوعات داشت از همین دیدگاه بوده .
اما با کمال تاسف برمیگردیم به خانم سوچی که رهبر حزب حاکم در میانمار هست و جایزه صلح نوبل را هم به اشتباه برده است و هم اکنون حامی جریان آدم کش و نسل کش است ؛ این هم یک رسوایی بسیار بزرگی هم برای دولت میانمار ایجاد کرده هم برای دبیرخانه ی جایزه ی صلح نوبل! چرا که در تشخیص خودشان در انتخاب افراد دچار انحرافات شدیدی شده اند و اعتبار این جایزه هم کاملا در دنیا خدشه دار شده و میتوان گفت از امسال هر کسی جایزه صلح نوبل بگیرد همه باید چشم انتظار باشن چند سال بعد به عنوان جنایت کار جنگی به جهان معرفی بشود! متاسفانه همچنین دیدگاه و اتفاقی در ماجرای میانمار رخ داده است .
نکته دوم عرایض بنده که نمی شود ازش غافل بود، آن هم نقش سرویسهای اطلاعاتی غربی در ماجراست . همانطور که در اول مطالب عرض کردم در جنوب آسیا و شرق آسیا آن چیزی که مشاهده می شود ، بعضا کشورهایی مثا هند که خودم دیدم ادیان و پیروان آنها با هم همزیستی میکنند و از تعصب های افراطی پیروی نمی کنند . هر وقت یک آتش افراطی گری و تعصب گری را شما در این مناطق ببینید دست سرویس های اطلاعاتی هم رو نمایی می شود که بخواهند از آن آتش افروزی بهره برداری بکنند . این بهره برداری ها به اشکال مختلفی وجود دارد که خودش یک مقوله مفصل و جداگانه ایست و در این مصاحبه نمی گنجد . به نظر میرسد در ماجرای میانمار هم هیزم بیار این آتش این دستگاهها هستند . همین سکوتی که دولت های غربی کردند خیلی مرموز و مشکوک است . این اتفاقی که و این تصاویر و آماری که منتشر شده است نمی تواند هیچ فرد و سازمان و مقامی را بی تفاوت نگه دارد و مستلزم نشان دادن یک واکنش جدی است ولی شما میبینید واکنش ها مناسب با این اتفاق نیست! همیشه این یک معنایی دارد و نشان دهنده این است که دستی در این زمینه در کار بوده است . حل و فصل نشدن آن به صورت جدی و ریشه ایی هم از دیگر نشانه های وجود این توطئه ها در این زمینه هست . دولت های اسلامی هم غیر از جمهوری اسلامی ایران واکنش مناسب و درخور نسبت به این مسئله نشان نداده اند ، به غیر از فعالیت های ایران ما شاهد اقدام دیگری از کشور اسلامی دیگری در زمینه واکنش های سیاسی جدی و اقدامات بشر دوستانه نبوده اییم.
حرا – پس ادعایی که ارتش میانمار در این زمینه در خصوص مقابله به مثل حملات تروریستی کرده چه می شود آقای دکتر؟
در بخش اول سخنانم عرض کردم،ارتش میانمار در این قتل عام با بهانه ی واکنش به برخی اقدامات تروریستی مردم مسلمان آن منطقه دست به چنین خشونت هایی زده است! اگر بهانه آنها این است اصلا قابل قبول نیست! اینکه عرض می کنم دست سازمانهای جاسوسی را در این زمینه میبینم همین هست، خیلی راحت یک سازمان جاسوسی و اطلاعاتی و توطئه گر  می تواند یک جمع مزدوری را اجیر کند و حتی شاید با دیدگاههای مسلمانی افراطی سازماندهی بکند که با ایجاد یک صحنه ساختگی یا ایجاد یک صحنه ی تیراندازی بهانه ایی برای شروع اینگونه قتل عامها درست بکنند و این ارتش چندین روز به قتل عام خود به صورت جنایت جنگی به کشتار بچه و زن و مظلوم و پیر مرد و پیر زن و غیر نظامی بپردازد و علنا نسل کشی کند. بین عمل و عکس العمل هیچ ارتباطی وجود ندارد، به صورت یک داستان واقعی هم به قضیه نگاه کنیم هیچ رابطه منطقی بین عمل و عکس العمل ارتش میانمار وجود ندارد و اینها همه مشکوک و جای سوال است . مشکوک بودن ماجرا از آنجایی افزایش پیدا میکند که خانم سوچی، به عنوان مدیر این کشور و به عنوان برنده جایزه صلح نوبل در قبال این قضایا سکوت معناداری کرده است! این مشکوک نیست؟ ایشان که باید خیلی بهتر از همه بداند که این عمل و عکس العمل در صورت درستی تناسبی با هم ندارند؟ چطور ایشان مسئول این کشور هستند و نمی دانند حقوق اولیه شهروندان آن کشور را؟ این قطعا یک نقشه از پیش تعیین شده بوده و آن گروهکی به به ارتش حمله ایی کرده اند در واقع مزدوران خود ارتش و دولت و خانم سوچی بودند، در صورتی که این کشور اصطلاحا باید لائیک باشد و هیچ برتری نژادی و قومی را دولت نباید از آن حمایت متعصبانه بکند . این گونه رفتار در تاریخ در یک ابعاد کوچکتر می توان به همان رفتار هیتلر شباهت داد که یک نوع پاکسازی قومی است ولی عجیب است از دنیایی که مدعی اتحاد در برابر ممانعت از اینگونه رفتارها و منتقدین عملکرد افرادی چون هیتلر هستند ولی الان در برابر همچنین جریان زشت و شنیئی سکوت کرده اند و تمامی شعارهای حقوق بشری را به سخره گرفته اند .
گزارش شده توسط : شاهد محمدنژاد
http://haraa.ir/fa/news/104915/%DA%A9%D8%B4%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B1-%D9%88-%D9%86%D8%B3%D8%A8%D8%AA-%D8%A2%D9%86-%D8%A8%D8%A7-%D8%B3%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%B9%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D8%BA%D8%B1%D8%A8%DB%8C%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1-%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D9%87%D8%B1

دکتر امیر دبیری‌مهر

امیر دبیری مهر متولد 1356 در تهران، دانش اموخته علوم سیاسی در مقطع دکتری است و از سال 1374 تا کنون در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و رسانه‌ای به پژوهش و تدریس مشغول است. وی تا کنون پژوهش‌ها، مقالات، سخنرانی‌ها و گفتگوهای مطبوعاتی و رادیویی - تلویزیونی متعددی انجام داده است که دسترسی به برخی از آنها از طریق درگاه اینترنتی اندیشکده خرد میسر شده است. ریاست انجمن اندیشه و قلم از جمله مسئولیت‌هایی است که این عضو پیوسته انجمن علوم سیاسی ایران هم اینک عهده‌دار آن است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دو × دو =

دکمه بازگشت به بالا