اسلایدر / مهمترین مطالبکتاب‌ها و پژوهش‌هایادداشت‌ها و مقالات شخصی

سرمایه داری یا نوسرمایه داری :کدام در حال بلعیدن ایران است ؟

امیر دبیری مهر

قبل از هر مطلبی برای هزارمین بار تاکید می کنم وقتی از سرمایه داری صحبت می کنم منظور نوع خاصی از مناسبات فرد با جامعه است که منبعث و برامده از شیوه خاص اما ناموجه  غیر قانونی  از تولید و توزیع و مصرف ثروت است که ما از آن با عنون نوسرمایه داری یاد می کنیم . بنابر این کار افرینان  ، متمولان قانون مدار و صاحبان سرمایه های مشروع و قانونی مشمول این مفهوم نمی شوند. هر چند در رفتار شناسی گاهی شباهتهایی در بروز و ظهور این اقشار بویژه در حوزه مصرف وهزینه کردشان مشاهده می شود برای مثال اکثریت  پولدارها و سرمایه داران سعی می کنند در خانه های مجلل و بزرگ  با امکانات در مناطق خاص زندگی کنند برای نمونه در تهران برخی محلات مانند ولنجک شرقی ، زعفرانیه ؛محمودیه ؛ الهیه و فرشته ؛ اجودانیه ؛ نیاوران ،خوارزم و فرمانیه از جمله محلاتی است که صاحبان سرمایه ترجیح می دهند در این مناطق زندگی کنند و بعید است سرمایه داری در وحیدیه و مسعودیه و افسریه و پاچنار ساکن شود. اما در عین حال همه ساکنان در مناطق مذکور در شمال تهران  لزوما سرمایه دار نیستند و همه سرمایه داران ساکن این مناطق هم مشمول بحث ما تحت عنوان نو سرمایه داری نیستند . در ایران مفهوم نو سرمایه داری با برخی واژه ها مانند رانت و ویژه خواری ، نو کیسگی؛ تازه به دوران رسیدگی ؛ پولشویی، تکبر و تفاخر؛ بی مسئولیتی ، قانون شکنی یا دور زدن قانون ، تبانی؛ اختلاس و… عجین شده است . نمادها و نمونه های برجسته این نوع از نو سرمایه داری هم افرادی مانند فاضل خداداد ، شهرام جزایری ؛ بابک زنجانی ؛ حسین هدایتی و این روزها هادی رضوی هستند . وقتی به مشروح مذاکرات دادگاه این افراد مراجعه می کنیم اجمالا متوجه می شویم اینها و امثالهم که کم هم نیستند و لزوما هم شناخته شده و مشهور نیستند افرادی هستند که با ارتباطات خاص و فقدان چارچوبهای شخصیتی و خانوادگی محدود کننده که ره صد ساله را یک شبه طی کرده اند و در نوع هزینه کرد درامدهای نجومی و افسانه ای خود نیز ره صدساله را یک شبه طی می کنند و درواقع از درون نوسرمایه داری بعنوان یک مدل اقتصادی کسب ثروت مفهوم نوکیسگی بعنوان یک سبک زندگی مصرف ثروت استخراج می شود. برای مثال اینان اغلب کلکسیونی از خودروهای لوکس ، املاک و آپارتمان های متعدد و لوکس  ، ویلاهای لاکچری ، سفرهای انچنانی به خارج از کشور  ، احتمالا روابط جنسی خارج از خانواده ، مجالس و نشست های گوناگون اعم از مذهبی و تفریحی ؛ سرمایه گذاری و مشارکت پر سرو صدا در حوزه های فرهنگی و هنری ؛ ارتباطات و خاصه بخشی به سلبریتی های ورزشی و هنری و….دارند .

این طبقه نوکیسه که از نظر جمعیتی طبق برخی براوردها در کل کشور کمتر از یک درصد جمعیت کشور و حدود ۵۰ هزار خانواده اغلب ساکن در تهران و شهرهای بزرگ را شامل می شود( از جمعیت ۸۰ میلیونی و۲۴ میلیون خانوار ایرانی ) اگر مثل همه جای دنیا به زندگی لاکچری خود مشغول بود مانند ساکنان موناکو در فرانسه یا بورلی هلیز لس انجلس و مسئولیتهای اجتماعی و مدنی خود را بویژه قانونمندی را رعایت می کرد محل اعتراض نبود و نیست اما انچه که روی سخن بنده است و مدتی است در قالب هشدارهای متعدد آن را بازگو می کنم این است که در ایران این طبقه برخوردار وقدرتمند بواسطه چند صفت و ویژگی تبدیل به معضل و خطر برای کشور شده است که اگر با ان مقابله نشود مانند سیل ایران را ویران خواهد کرد   .این ویژگی ها عبارتنداز :

  1. این طبقه متاسفانه با لایه های صاحب نفوذ در حاکمیت پیوند و ارتباط برقرار کرده تا هم از مصونیت آهنین برخوردار باشد و ازسویی با دخالت در قانون گذاری و تصمیم سازیها ریل گذاری لازم برای بقای خود انجام دهد. از این رو  در اغلب پرونده های فساد ردپای یکی از اقازاده ها و مدیران  ارشد و وزیران را می توان یافت  به دادگاههای اخیر مربوط به مفاسد اقتصادی در بانک ها و موسسات مالی و اعتباری و سوابق متهمان نگاه کنید. نیازی به اسمان و ریسمان بافی نیست .
  2. این طبقه به شدت مهاجم و گستاخ  و بی پروا حتی در مناسبات اجتماعی است . فریادهای دخترک متهم به قتل در تصادف اخیر در اصفهان نمونه این رفتار است که برای جان یک انسان خارج از طبقه خود هیچ ارزشی قایل نیست و پول را ما به ازای جان آن جوان بخت برگشته در قالب دیه می داند. اینان حتی همه احکام ؛ ارزشها ؛ قوانین و هنجارها را هم مانند کالا دیده و ماهیت انها را به سخره می گیرند. ایران برخلاف غرب که اشراف و فئودالها در مناسبات اجتماعی از پرنسیپ ها و دیسیپلین های خاصی تبعیت می کرده و م کنند مثلا به هر کاری دست نمی زنند یا طرز مکالمه  و پوشش خاصی دارند ،برای مثال به زندگی و پوشش بیل گیتس نگاه کنید که با وجود برخورداری از ثروت ۸۰ میلیارد دلاری چطور لباس می پوشد و چگونه زندگی می کند و در سالهای اخیر همه عزم خود را به کارهای عام المنفعه اختصاص داده است ما  سرمایه دارهای نو کیسه با رفتارهای زننده اجتماعی و نمایش تازه به دوران رسیدگی حس نفرت را در جامعه پراکنده می سازند و برخلاف کارافرینان و صاحبان کسب و کار که منشا خیرو وسیله رزق  برای دیگران هستند این جماعت کاملا بی خیر و برکت هستند . مدل خارجی این طبقه اعراب غرب نشین هستند که با نمایش تجمل و اشرافیت تو خالی خود در لندن و لس انجلس فقط موفق به ارضای شهوت زودگذر روانی خود هستند اما هیچگاه نظم اجتماعی جوامع توسعه یافته و اصیل را بر هم نمی زنند.
  3. منشا پول و ثروت این طبقه هیچ گاه خلاقیت ، تلاش ، کار افرینی ؛ خدمات گسترده اجتماعی و شفاف و قانونی نبوده و نیست بلکه سر نخ هر کدام را که می گیری به رانت و پولشویی و حق و ناحق کردن و .. می رسی. ساختارهای معیوب اقتصادی و نبود عزم جدی برای قانون مداری وشفافیت و رقابت پذیری ایران را به بهشت جولان این طبقه تبدیل کرده است. مساله ای که با همه ارمانهای بلند ملت در انقلاب ۵۷ در تضاد و تغایر است.
  4. این طبقه اساسا برای خود مسئولیت اجتماعی قایل نیست در همه جای جهان هر کس به مال و منالی می رسد هر روز به خود می گوید من هر چه بدست اوردم باید بخشی از ان را برای رفاه جامعه ای هزینه کنم که امکان موفقیت من را فراهم کرده است که همان سنت حسنه وقف است .در امریکا اغلب دانشگاهها ی بزرگ موقوفه سرمایه داران بزرگ است اما در ایران این طبقه نو کیسه هر روز این توهم را با خود تکرار می کند که هیچ کس نمی خواست من موفق شوم اما من با زرنگی توانستم از این رو هیچ دین و تعهدی در قبال دیگران ندارم و هیچ کس هم حق مطالبه ای از من ندارد. برای همین گاه مشاهده می کنید از داخل خودروی چن میلیادری زباله به بیرون پرت می شود که گویای این ذهنیت است که فرد مذکور هنوز از جامعه طلبکار است یا حتی رفتارهای وندالیسیتی از این طبقه سر می زند که از نظر جامعه شناسی از طبقات فرودست انتظار می رود.
  5. یکی از ویژگی های طبقه نوسرمایه دار این است که گروههای مرجع اجتماعی را جذب و به تدریج  درون فرهنگ منحط خود هضم می کند. این طبقه زندگی و مناسبات ورزشکاران ، هنرمندان ؛ سیاست مداران و حتی روشنفکران را به شکل خود در می اورند تا صدای اعتراض و امکان افشای انحراف بزرگ از مسیر عدالت و درستی بلند نشود. اصطلاحا ساختارها را موید رفتار خود و معین منافع و اهداف خود می سازند .

شاید بتوان برای تکمیل این نوشتار ویژگیهای بیشتری را هم برشمرد اما روی این سخن هشدار مهمتری است و آن اینکه متاسفانه بواسطه سبک زندگی ، روش تولید ثروت و مناسبات این طبقه نوکیسه خسارتهای بزرگ ملی به ایران وارد شده و روز به روز این وضع رو به وخامت بیشتر است .  این طبقه هر چند از نظر کمی در اقلیت کوچکی هستند اما

 اولا به وجهه و حیثیت طبقات کارافرین و سرمایه دار موجه و قانومند و متشرع لطمه وخدشه جبران ناپذیری وارد می سازند و به مثابه  چوب لای چرخ مانع از کارکرد موتور محرک تولید ثروت حلال و قانونی در کشور می شوند مرز بین تفکر چپهای توده ای در حمله به سرمایه داری با رویکرد روشنگرانه به نوسرمایه داری همینجاست .

ثانیا اکثریت جامعه را نسبت به اینده و روشهای پیشرفت و موفقیت بدبین و حتی نا امید می کنند. من بارها گفته ام اثرات شوم نوکیسه گی فراتر از دزدی و اختلاس و کلاه برداری است و انجایی است که یک جوان به این نتیجه برسد که برای موفقیت لازم نیست درس خواند و تلاش و برنامه ریزی کرد بلکه باید لابی و قانون شکنی و تضییع حق کرد . جامعه ای که دچار چنین تفکر انحرافی شود رو به فناست.

ثالثا تصویر تیره و تار و نا امید کننده ای از یک ملت و کشور در معرض دید قرار می دهد در حالی که واقعیت اکثریت مطلق جامعه چنین نیست اما این طبقه بخاطر صدای بلندی که دارد و ظهور و بروزی که دارد از هویت و فرهنگ یک ملت تصویری مخدوش ارایه می دهد .

و در اخر و از همه مهمتر  این  طبقه با ویژه خواری ها  دخالت های مستقیم و غیر مستقیم در تعریف سازو کارهای اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی فضای زیست ابرومندانه و ارام و قانونی برای دیگران یعنی یک ملت را تنگ میکند و منابع و امکانات عمومی را برای ارضای خود حیف و میل می کند. برای مثال شما به نوسانات اقتصادی ویرانگر یکسال اخیر نگاه کنید که بویژه در حوزه خودرو و مسکن چه فشار طاقت فرسایی را بر توده های مردم تحمیل کرده است دست اخلاگر این طبقه  با قیمت گذاری های جعلی و بازارسازی ها و سوداگری ها کاملا مشهود است برای نمونه  می توان به  احتکار کالاهای اساسی گرفته تا دپوی خودروهای خارجی ، ایفای نقش مرموز در تصمیم های غلط دولتی مانند تعیین ارز ۴۲۰۰ تومانی که منشا بسیاری از مفاسد اقتصادی در یکسال اخیر شد اشاره کرد.جالب است امارهای رسمی نشان می دهد این طبقه با ایجاد انحراف اساسی در ساختار تصمیم گیری کشور بیشترین  بهر ه مندی از یارانه های اشکار و پنهان کشور را دارد وذینفع اصلی بالغ بر ۹۰۰ هزار میلیارد تومان یارانه اشکارو پنهان همین جماعت هستند اما در جلوی صحنه طوری بازنمایی می کنند که این طبقات ضعیف و دهکهای پایینی هستند که از یارانه ها  استفاده می کنند . برای مثال امار رسمی نشان می دهد ۲۴ درصد یارانه بنزین بطور مستقیم و غیر مستقیم به جیب این طبقه می رود اما هر وقت صحبت از اصلاح یارانه های انرژی می شود این طبقه در صف اول مخالفین قرار می گرد و سنگ طبقات فردوست را منافقانه به سینه می زند.همین طبقه نو سرمایه دار و نوکیسه است که با نفوذ در همه نهادها جلو اصلاح ساختارهای اقتصادی اعم از بانکی و بیمه ای و مالیاتی و کمرگی و غیره را می گیرد و از قضا خون کارافرینان مردم دوست را در شیشه می کنند و د رنتیجه بسیاری از تولیدگنندگان قید تولید را زده وخانه یا خارج نشین می شوند . اینجاست که می توان به این سوال پاسخ داد که چرا وقتی مشکلات و راه حل های مشخص است اما حل نمی شود؟ رضایت مردم حاصل نمی شود؟ اری متاسفانه پاسخ این پرسش را باید در جامعه شناسی و اقتصاد سیاسی یافت و از طبقه ای نو ظهور و مرموز و درسایه سخن گفت که منافع یک ملت را به گروگان گرفته است و این وضعیت نه تنها خلاف عدالت و قانون و ارزشهاست بلکه در میان مدت از سوی جامعه غیر قبل تحمل است حتی اگر پشت حکومت پنهان شده باشد و اینجا در درجه اول وظیفه روشنفکران و هنرمندان متعهد و گروههای مرجع اجتماعی است که پرده از روی چهره کریه این اژدهای هفت سر برداشته و در درجه بعد وظیفه حاکمیت است که ارتباطات و پیوندهای غیر قانونی انها را با مراجع تصمیم گیر و تصمیم ساز کشور گسسته و منافع ملی را بر هر منفعتی ترجیح داده و مسیر قانون مداری وشفافیت را هموار سازد تا در نهایت امید به اینده در دلها جوانه بزند. غیر از این باشد بلاشک  این ره که می رویم به ترکستان است. https://didarnews.ir/fa/news/26261/%D8%B3%D8%B1%D9%85%D8%A7%DB%8C%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%DB%8C%D8%A7-%D9%86%D9%88%D8%B3%D8%B1%D9%85%D8%A7%DB%8C%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%DA%A9%D8%AF%D8%A7%D9%85%DB%8C%DA%A9-%D8%AF%D8%B1-%D8%AD%D8%A7%D9%84-%D8%A8%D9%84%D8%B9%DB%8C%D8%AF%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA

دکتر امیر دبیری‌مهر

امیر دبیری مهر متولد 1356 در تهران، دانش اموخته علوم سیاسی در مقطع دکتری است و از سال 1374 تا کنون در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و رسانه‌ای به پژوهش و تدریس مشغول است. وی تا کنون پژوهش‌ها، مقالات، سخنرانی‌ها و گفتگوهای مطبوعاتی و رادیویی - تلویزیونی متعددی انجام داده است که دسترسی به برخی از آنها از طریق درگاه اینترنتی اندیشکده خرد میسر شده است. ریاست انجمن اندیشه و قلم از جمله مسئولیت‌هایی است که این عضو پیوسته انجمن علوم سیاسی ایران هم اینک عهده‌دار آن است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دوازده + چهارده =

دکمه بازگشت به بالا