معلمی شغل نیست یک مسئولیت بی همتای اجتماعی است
۵ شاخصه بی نظیر مقام معلمی و استادی
امیر دبیری مهر
معلمی یک شغل مانند دیگر مشاغل نیست .البته همین ابتدا عرض کنم همه مستخدمین محترم وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم مفتخر به نام معلمی هستند و بسیاری از آنها هم فراتر از اسم ، حقیقتا و رسما معلم هستند که سعیشان مشکور و روزشان مبارک . اما به نظر من معلمی بیشتر از اینکه یک شغل باشد یک مسئولیت و رسالت و وظیفه عمومی است بنابراین اگر کسی واجد ویژگی های زیر باشد مفتخر و مبعوث به مقام معلمی است و مهم نیز از چه محلی کسب روزی و معیشت می کند و استخدام وزارت خانه آموزش و پرورش و وزارت علوم باشد یا خیر . عضو هیات علمی فلان دانشگاه و بهمان پژوهشگاه باشد یا خیر. معلمی شان خود را از ساختار و نهادی نمی گیرد که در آن کار می کند بلکه معلم به هر جا و مکانی شان و منزلت می دهد . بسیاری از نویسندگان ، شعرا ، محققین ، روشنفکران ، روحانیون ، شهروندان ، فعالان مدنی ، روزنامه نگاران ، هنرمندان ، پزشکان ، مهندسین و حتی کسبه چو نیک بنگریم در مقام و کسوت معلمی هستند و روزشان مبارک باد.
۱- معلم بیشتر از آن که آموزش دهد خود می آموزد و مقام دانش آموزی را بالاتر از معلمی می داند از همین روی به دانش آموز و دانشجو نیز به عنوان یک جایگاه رفیع می نگرد .رابطه خود را با او هم عرض تعریف می کند نه از بالا به پایین و عالم و جاهل . معلم و استادی که تصور کند فقط مقام دهنده و دارنده دانش را دارد و در مقام گیرنده نیست در واقع از مقام معلمی سقوط کرده است زیرا معلمی و استادی بیش از یاد دادن مقام یاد گرفتن است .
۲- معلم به پرورش و تربیت بیشتر از آموزش و تعلیم اهمیت می دهد. آرزو و غایت معلم ساختن انسانی است که مثل شمع اطراف خود را روشن کند و ساختن دکتر و مهندس و متخصص در مقام دانی و پایین تر وظیفه معلمی است . همه ما معلمان و استادانی را فراموش نمی کنیم که چنین نگاه تربیتی به ما داشتند و خود ساخته بودند. درسها و فرمولها و نظریه ها فراموش میشوند اما آموزه های اخلاقی و انسان ساز در سویدای وجودمان جای گرفته اند.
۳- معلم بابت عشقی که به کار خود می ورزد مانند انبیا مزدی طلب نمی کند زیرا کار او ما به ازای مادی ندارد و آنچه به عنوان حقوق و حق التدریس دریافت می کند در واقع مزد او نیست بلکه ما به معادلی است که نظام اداری کشور برای آینده کشور سرمایه گذاری می کند و هر کشور و ساختاری که برای آینده و پیشرفت مردم و نسل اینده اهمیتی بیشتری قایل است در این بخش سخاوتمندانه تر عمل می کند و هر کشوری که هزینه در آموزش و پرورش را جزو مخارج تلقی کند رو به تباهی است زیرا هزینه در این حوزه سرمایه گذاری است . بنابراین کسانی که شغل معلمی و استادی را انتخاب می کنند تا زندگی خود را بسازند و درآمد خود را با بقال و دلال و صراف و بنگاه دار مقایسه می کنند دچار مغالطه و قیاس مع الفارق شدند و به خطا رفته اند . معلمی دکان و سرقفلی و حجره کسب درامد نیست و آنانکه که در دهه های اخیر چنین کردند و ساختار اداری هم با کوتاهی های خود به آن دامن زد بزرگترین لطمه را به این جایگاه زدند.افسوس استادانی که جایگاه خود را پله دنیا طلبی و گرفتن پست و مقام قرار داده اند و هر چند این مقام را در ظاهر غصب کرده اند اما در باطن از مقام معلمی خلع شده اند.
۴- جوهره معلمی آگاهی بخشی و ارتقای انسانها ست و امروزه هر کس در هر جایگاهی در جامعه دغدغه تعلیم و تربیت و آگاهی بخشی دارد معلم است . بسیاری از انسانهای بی ادعای اطراف ما که در شغل های دیگری هستند از جمله مادران خانه دار که برای تربیت و هدایت فرزندانش ایده و برنامه و چارچوب دارد حقیقتا معلم هستند بدون اینکه مستخدم وزارت خانه ای باشند .بسیاری از نویسندگان و روشنفکران و.. استاد و معلم هستند بدون اینکه عضو هیات علمی دانشگاه باشند .
۵- معلم و استاد کسی است که بیش از هر چیز به خودسازی و تهذیب نفس بپردازند و اعتلا و ارتقای روحی و معنوی را مهمترین تکلیف ذاتی خود بداند تا بدین طریق چشمه های معرفت و علم حضوری در آن بجوشد و نفس گرمی پیدا کند تا دیگران از آن سیراب شوند . تجربه امثال که تمام دوران جوانی مان در فضای تعلیم و تربیت گذشته نشان می دهد دانش به تنهایی یخ وجود آدمی را آب نمی کند دانش و تخصص و سواد به تنهایی در قلبها رسوخ نمی کند آنانکه که نفس گرم معلمان و استادان را درک کرده اند می دانند چه می گویم .
اینها را گفتم که نتیجه گیری کنم معلمی عشق است ،رسالت است ،پیامبری است همه معلمین ، استادان ، روشنفکران ، روحانیون ، نویسندگان ، شعرا ، فعالان آگاه فضای مجازی و…که در واقع معلم هستند قدر منزلت خود را بدانند و هم جامعه قدردان آنها باشد و همه بدانیم بدون حضور آنها و ایفای نقش سترگ انها دنیای جای مناسبی برای زندگی نیست زیرا جهانی که از دانش و مهربانی و اخلاق و داد و دهش خالی باشد ارزش زیستن ندارد و جهنمی تحمیلی است و این معلمی است که جهان را بهشتی برای انسان واره زیستن کرده است .