اسلایدر / مهمترین مطالبدرس گفتار

قبح رذیلت ها ریخته …اراذل و اوباش مثل قارچ می رویند

طرح های مداوم برخورد با ارذل و اوباش دایم اجرا می شود اما نشانی از کاهش اراذل و اوباش نیست…کافی است در تهران تردد کنید از بهشت زهرا تا باقر اباد گرفته تا نیاوران و خیابان بوکان و اندرزگو و سعادت اباد و تهران پارس…مثل مور و ملخ رفتارهای اراذل گونه مشاهده می شود…در همه نوع و در همه سطوح ….مانند فحاشی خودرو سواران به هم ؛ رانندگی های متوحشانه ؛ عربده کشی؛ رفتارهای پر خطر با موتور و‌خودرو؛ مزاحمت های خیابانی برای زنان ؛ بلند و مستانه خندیدن در نیمه های شب در معابر عمومی ؛ بوق های ممتد در نیمه های شب؛ پرتاب زباله و ته سیگار به معابر ؛ تجمع در برابر منازل مردم و حشیش و گراس کشیدن و دهها نمونه دیگر.. در پایتخت کم نیستند…که چهره شهر را به شهری نوکیسه و بی هویت تبدیل کرده است که رفتار عده ای موجب سلب اسایش و ارامش دیگران و خدشه بر ابروی شهر شده است …. دیوار نوشته ها و تابلوهای شعار زده هم تاثیری در پوشاندن این همه رذیلت و اوباش گری ندارد .طرح های پلیس و تهدید قوه قضاییه خوب است اما راهگشا نیست زیرا خانه از پای بست ویران است … حتما می پرسید چطور؟ پاسخ این است سالهاست نظام ارزشی جامعه دگرگون و استحاله شده و دیگر فضیلتها ارزش سابق را ندارند و رذیلت ها قبیح و زشت نیستند بلکه جابجا شدند .ارزش اصلی و پایه ای جامعه ما در زمین و ملک و مغازه اپارتمان لوکس و پول و حساب بانکی و پست و مقام و دفتر و دستک و ماشین و ویلا و سفر خارجه و طلا و دلار خلاصه شده و خلاصه جامعه از ارزشها تهی شده …و با کمال تاسف ساختارها ی رسمی و بالا نشین ها با عمل و رفتارشان بیشترین نقش را در این استحاله ایفا کردند. هر چند در سخن خود را مروج ارزشها معرفی می کنند. پر رویی ؛ بی ادبی ؛ فحاشی ؛ بدبینی ؛ کینه جویی ؛ هتک حرمت بزرگان؛ قدر نشناسی ؛ حدشکنی ؛ تضییع حقوق دیگران بویژه ضعفا و توهین و ابروی ریزی و پرونده سازی را آنانکه صاحب قدرت و امکان و تریبونی بودند به مردم آموزش دادند و در این مرزشکنی ها پیشرو بودند و درواقع عملا امران به منکر بودند و ناهیان از معروف… چه بسیار از منابر چنین کردند و صدایی بر نیامد..نتیجه اینکه دیگر ادب و اخلاق و تواضع و گذشت و بی ازاری ارزش نیست بلکه به بی عرضگی و ترسویی و بی خاصیتی تعبیر می شود….سادگی و ساده زیستی امروز نشانه بی عرضگی است …بی سر وصدا بودن به بی مایه بودن تعبیر می شود….مدرک نداشتن به بی سوادی؛ خانه و ویلا نداشتن به بی فکری و اینده اندیش نبوپندتفسیر می شود….اینها نمونه های از استحاله ای است که از ان اسم بردم…رذیلت ها و پستی و بی شرفی ها یک شبه در جامعه حاکم نمی شود که یک شبه و با چند طرح ضربتی از بین برود ….زمان می برد…همانگونه که ارزشهای اصیل انسانی هم یک شبه از جامعه ما پرنکشیدند…..و به تدریج اهل ادب و اخلاق و علم و فضیلت حاشیه نشین شدندو احساس غربت کردند و برج نشینان و بی مایگان و گستاخان و پشت هم اندازان احساس قدرت و برجستگی نمودند….
پس مهمتر و موثر تر از برخورد با اراذل و اوباش قبح رذیلت ها و مدح و ثنای فضیلت هاست البته نه در کلام که در ساختارها و قوانین و سیاست ها و ریل گذاری ها به گونه ای امتیازها را به فضایل بدهند نه به رذایل

دکتر امیر دبیری‌مهر

امیر دبیری مهر متولد 1356 در تهران، دانش اموخته علوم سیاسی در مقطع دکتری است و از سال 1374 تا کنون در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و رسانه‌ای به پژوهش و تدریس مشغول است. وی تا کنون پژوهش‌ها، مقالات، سخنرانی‌ها و گفتگوهای مطبوعاتی و رادیویی - تلویزیونی متعددی انجام داده است که دسترسی به برخی از آنها از طریق درگاه اینترنتی اندیشکده خرد میسر شده است. ریاست انجمن اندیشه و قلم از جمله مسئولیت‌هایی است که این عضو پیوسته انجمن علوم سیاسی ایران هم اینک عهده‌دار آن است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

5 × 1 =

دکمه بازگشت به بالا