چه حکمتی است از عوام اموختن:

چه حکمتی است از عوام اموختن:
وقتی مشتی اصغر اثر تربیتی والاتر از ملک الشعرای بهار می گذارد

امیر دبیری مهر

یادگیری از زندگی روزمره و اموختن از رخدادهای عادی پیرامون زندگی در ابتدای امر ساده به نظر می رسد اما چون نیک بنگریم افتاد مشکل ها.
آموختن از زندگی روزمره و انسانهای متوسط استعداد بالایی می خواهد که به حکمت و معرفت تنه می زند. کسانی که گاهی به اسانی از. کنار انها می گذریم و با معیارهای رسمی مثل عناوین دکتر و مهندس و مدارک رسمی دانشگاهی افراد را ارزیابی می کنیم. در حالی که اینها شاخص های گمراه کننده ای هستند و حتی امروزه در آموزش های مدیریتی برای کشف استعداد و اموزش مهارت آموختن از اطراف و انسانهای عادی دوره های اموزشی و‌توجیهی برگزار می کنند.

در ضمیمه کتاب اسطوره و تاریخ ؛ گفتگوی جذابی با مهرداد بهار استاد بزرگ اسطوره شناسی و ادبیات و تاریخ انجام شده …در بخشی از این مصاحبه مهرداد بهار که فرزند استاد ملک الشعرای بهار است می گوید اثری که مشتی اصغر باغبان خانه پدری بر اندیشه او داشته از پدرش یعنی ملک الشعرا بیشتر بوده!؟
مهرداد بهار در این باره می گوید:

«این باغبان اندوخته شگفت اوری از افسانه ها و همه روایات شاهنامه داشت.اصلا شگفت اور مردی بود. من و خواهرم چندین سال هرشب پیش این باغبان می رفتیم و او برای ما قصه می گفت و هیچ کدامش تکراری نبود.من اولین بار با شاهنامه از طریق باغبان ؛ نه پدر آشنا شدم.ما بچه ها از طریق این باغبان پیر بی سواد با مجموعه قصه های ایرانی و روایات حماسی اشنا شدیم. او دانش شنیداری داشت و هر چند بنا به تعریف های رایج بی سواد بود و کتابت نمی‌دانست اما حتی به شعر بابا ایراد می گرفت و صریحا به او می گفت: من از تو بهتر شعر می گویم.
این باغبان نازنین غیر مستقیم در انتخاب راه زندگی من سخت موثر افتاد و مرا به حماسه ها و قصه ها و فولکلور ایران عمیقأ علاقه مند کرد….پدر غرق خودش و کارش بود.فرصتی برای ما نداشت.گاهی یک هفته او را نمی دیدیم.. استاد من باغبان ما بود…»

باز تکرار می کنم این روایت مهرداد بهار فرزند ملک الشعرای بهار از تاثیر یک باغبان بر اندیشه اوست و چقدر این روایت نکته ها برای اهل دانستن و دانش اموزی و فرزانگی دارد.

منبع : از اسطوره تا تاریخ ؛ مهرداد بهار؛ نشرچشمه؛ چاپ یازدهم ؛ ۱۳۹۸