اسلایدر / مهمترین مطالبدرس گفتارسخنرانی‌ها

نژاد پرستی زیرپوستی

ایا نژاد پرستی امری تاریخی است یا هنوز زنده و ریشه ظلم و تبعیض است؟

دیروز در کارگاه تحلیل فیلم موسسه مشاوره مدیریت فیلم نشا که در سالن نمایش صحنه آبی برگزار شد بعد از نمایش فیلم کتاب سبز که به مساله نژاد پرستی در امریکا در قرن بیستم پرداخته بود اندکی درباره نژاد پرستی صحبت کردم. پرسش مهمی که مطرح کردم این بود که ایا نژاد پرستی امری تاریخی و متعلق به گذشته است یا هنوز بشر در منجلاب نژاد پرستی دست و پا می زند؟ متاسفانه پاسخ من به دلایل زیر مثبت است و بر این باورم که نژاد پرستی نه تنها امر صرفا تاریخی نیست بلکه در اشکال نوین در میان ما جولان می دهد و حقوق طبیعی انسانها را تضییع می کند و بر رنج بشر می افزاید.
نژاد پرستی در یک تعریف ساده هرباوری است که انسانها را براساس ویژگی های طبیعی یا فرهنگی طبقه بندی کرده و در مراتبی از برتری و مهتری یا کهتری و فروتر قرار دهد. این طبقه بندی و دسته بندی گاهی در ذهن و باور و فرهنگ یک جامعه وجود دارد و گاهی از جانب قدرت و ساختاری سیاسی حمایت و تقویت می شود که به ان آپارتاید می گوییم. با این تعریف روشن و ساده می توانیم از ۴ نوع نژاد پرستی سخن بگوییم.
۱- نوع اول و کلاسیک نژاد پرستی مبتنی بر دسته بندی جوامع بر اساس نژاد و رنگ و قیبله و طایفه و تبار است تا حدی که گروهی را بر دیگری ترجیح داده و برتر و فرادست بدانیم و بنامیم. بنابراین اگرهنوز تهرانی را بر شهرستانی ، فارس را بر ترک ، سیستانی را بر بلوچ و… ذاتا برتر می دانید بدانید که یک نژاد پرست هستید. همانگونه که در امریکا و اروپا تا سالها سفیدان را بر سیاهان برتر می دانستند و در یک مقطع بر انها ظلم می کردند و از مقطع یعنی نیمه دوم قرن بیستم و بعد از جنبش حقوق مدنی با “جداسازی:” این ظلم را استمرار دادند. مثلا سیاهان را در رستوران و هتل و حتی توالت سفیدان راه نمی دادند.

۲- نوع دوم نژاد پرستی مبتنی بر رجحان و برتری یک ملت و جغرافیاو وتمدن است . اگر تصور می کنید هنر نزد ایرانیان است و بس یا اصفهان نصف جهان است یا اعراب را ملخ خور و بدوی می دانید به نوعی نژاد پرستی مزمن دچار شدید. انانکه که علت قدرت و برتری غرب را ذات مردمان غربی می دانند نژاد پرستند همانطور که کنت دو گوبینو نظریه پرداز نژاد پرستی باور داشت . این نوع نژاد پرستی هنوز در کشورهای پیشرفته غربی شیوع فراوان دارد. کسانی که تجربه سفر و زندگی در کشورهای اروپایی و حتی کانادا دارند این واقعیت را تایید می کنند.

۳- نوع سوم نژاد پرستی دسته بندی انسانها و جامعه براساس باورها و عقاید و نظرات و برتر خواندن بعضی بر بعضی است . اینکه افرادی بواسطه داشتن باور و عقایدی ارزشمندتر از دیگران هستند عین نژاد پرستی است . حالا ببینید جوامعی مثل جامعه ما تا کجا در نژاد پرستی غرق است . در جامعه ما دسته بندی انسانها از سطح باورها و عقاید هم گذشته و به سبک زندگی و ظاهرا و اطوار هم رسیده و برای مثال محجبه ها از بی حجابها برتر خوانده می شوندو قس علی هذا. یا باورمندان به فلان نظریه سیاسی و طرفداران بهمان حزب و فرد صاحب قدرت مقرب تر و قابل اعتماد تر خوانده می شوند اینها عین نژاد پرستی است . متاسفانه نژاد پرستی بدین معنا در سراسر جهان نه تنها از بین نرفته بلکه دایم در حال تغییر رنگ و لعاب و شکل و شمایل است و افشا و حذف ان از مهمترین کنش های اخلاقی و ازادی خواهی است .

۴- نوع چهارم نژاد پرستی که محصول دوران مدرن است و از قضا بسیار علنی و بی شرمانه اعمال می شوند براساس طبقه بندی اجتماعی است و اینکه فلان طبقه و قشر بواسطه تفاوت هایی برتر از دیگران است و باید از حقوق بیشتری برخوردار باشد. مثلا پولدار ها بر فقرا، دانشگاه رفته ها بر دانشگاه نرفته ها، مدیران بر کارمندان، افراد مشهور بر افراد عادی ؛ بالای شهری ها بر پایین شهری ها ترجیح داده می شوند بدون اینکه هیچ دلیل قابل دفاعی وجود داشته باشد . این هم نوع مدرن نژاد پرستی است. نمونه های این نژاد پرستی در جوامع مدرن و در شهرهای بزرگ بسیار فراوان است و در همین شهر تهران مصداق های فراوان دارد که بسیار تهوع اور است .
نکته بسیار مهم که محل سوال و اشکال است اینکه ایا ما با رد و نفی و نقد نژا پرستی می خواهیم واقعیتی به نام تفاوت های اجتماعی را انکار کنیم؟ در پاسخ باید گفت اینگونه نیست . تفاوت ها یک واقعیت است مشکل جایی است که این تفاوت ها بخواهد بهانه ای برای تبعیض و تضییع حقوق بشر باشد . مشکل جایی است که این تفاوت ها بخواهد جلو تحرک طبقاتی و نشاط اجتماعی را بگیرد و تفاوت ها را جبر و تقدیر مقدر و غیر قابل تغییر معرفی کند . مشکل جایی است که تفاوت ها منجر به تفاخر شود و ارزشهای اخلاقی مانند برابری و تواضع و خشوع انسانها در رابطه با هم را ازبین ببرد. مشکل جایی است که روند شکل گیری تفاوت ها فهمیده و ادراک نشود و امری محتوم و خدا خواسته تفسیر شود.
بنا براین با کمال تاسف می توان گفت نژاد پرستی نه تنها امر تاریخی نیست بلکه در اشکال مختلف مثل بختک بر جوامع از جمله جامعه ما سایه انداخته است و همه ما رگه هایی از نژاد پرستی را در وجود خویش پرورش می دهیم و نگهدای می کنیم و انسانیت و رهایی ما در گروه شناخت و زدودن این ایدیولوژی باطل و تباه و ضد بشری است که تنها یک هدف دارد و ان هم محروم کردن بخشی از جامعه از امکانات و حقوق و ازادی ها به بهانه های واهی به منظور ارضای زیاده خواهی هاست .
در فرصت دیگری درباره ریشه گرایش به نژاد پرستی و نظریه های نژاد پرستی سخن خواهم گفت .

دکتر امیر دبیری‌مهر

امیر دبیری مهر متولد 1356 در تهران، دانش اموخته علوم سیاسی در مقطع دکتری است و از سال 1374 تا کنون در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و رسانه‌ای به پژوهش و تدریس مشغول است. وی تا کنون پژوهش‌ها، مقالات، سخنرانی‌ها و گفتگوهای مطبوعاتی و رادیویی - تلویزیونی متعددی انجام داده است که دسترسی به برخی از آنها از طریق درگاه اینترنتی اندیشکده خرد میسر شده است. ریاست انجمن اندیشه و قلم از جمله مسئولیت‌هایی است که این عضو پیوسته انجمن علوم سیاسی ایران هم اینک عهده‌دار آن است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پنج × 2 =

دکمه بازگشت به بالا