«واقعیت »و «بود » جمهوری اسلامی بهتر از «نمود» آن نزد مخالفان آن است . بغض مخالفان چشمان آنها را سیاه بین کرده و در مقابل «بود » این تجربه تاریخی بدتر و قابل نقد تر از آن چیزی است که طرفداران دو آتشه ی آن تصور می کنند. ارمان گرایی و نفع گرایی نیز چشم حامیان این نظام را به نقاط ضعف و آسیبها و کارنامه آن تاریک کرده نگرش واقع بینانه به این نظام سیاسی همواره بین دولبه تیغ افراط و تفریط یعنی معاندین مغرض و شیفتگان متنفع از مواهب در تنگنا بوده و به حاشیه رفته و جالب اینجاست که بزرگترین ضرر از این رخداد متوجه اصل جمهوری اسلامی است . تا زمانی که هسته سخت نظام یعنی صاحبان اصلی قدرت مشغول سرکوب دسته اول و حمایت همه جانبه از دسته دوم باشد مجال تقویت خود و نمایشی راستین از خویش نخواهد داشت و روند خود تخریبی ادامه خواهد داشت