شلاق به موسیقی اعتراض
نگاهی به بی نتیجه بودن برخورد سخت با هنر اعتراضی از گذشته تا امروز

اجرای حکم دادگاه مبنی بر ۷۴ ضربه شلاق به مهدی یراحی خواننده معترض به حجاب اجباری٬ با واکنش وسیع و اعتراضی افکار عمومی در ایران مواجه شده .بسیاری از ایرانیان درشبکه های اجتماعی به این حکم اعتراض کردند و این که یک هنرمند بخاطرداشتن و اظهارعقایدی مخالف نظرات حکومت درقالب ترانه و موسیقی مجازات شود را غیرقابل قبول دانستند.البته برخی ازطرفداران حکومت هم از مجازات یراحی بخاطر مخالفت با سیاستهای رسمی حمایت کردند.
یراحی درجنبش اعتراضیعلیه حجاب اجباری دو سال پیش در ایران موسوم به جنبش مهسا٬ فعالترین و اثرگذارترین خواننده ای بود که یکی از ترانه های او به نام ((سرود زن)) همراه با اهنگ ((برای)) شروین حاجی پور به موسیقی رسمی جنبش ((زن زندگی ازادی)) تبدیل شد .او تولید موسیقی اعتراضی علیه حجاب اجباری را ادامه داد تا سال گذشته در پی تولید قطعه دیگری با نام ((روسریتو بردار)) در حمایت از ازادی دختران ایرانی بازداشت و دردادگاه محکوم به زندان و شلاق شد و این حکم چهارشنبه درتهران اجرا شد.
مهدی یراحی ۴۳ سال سن دارد و متولد اهواز در جنوب ایران و از خانوادهای عربتبار است.
توانایی بالای او در نواختن گیتار٬ پیانو و کیبورد و آهنگسازی و صدای گرم او سبب شده تا طرفداران زیادی را پیدا کند. یراحی کار حرفهای خود را از سال ۲۰۰۰ آغاز کرد اما با اجرای تیتراژ برنامه پرمخاطب تلویزیونی مخصوص ماه رمضان با عنوان ماه عسل در سال۲۰۰۹ به شهرت رسید او سپس با بازخوانی ترانه علی مودک ساخته کاظم الساهر که یکی از ترانههای قدیمی عراقی است؛ درخوزستان به محبوبیت فراوان دست یافت.
اولین برخورد قضایی علیه او در سال ۲۰۱۹ علیه او زمانی تشکیل شد که یراحی در حمایت از
کارگران شرکت ملی فولاد اهواز که چندین ماه حقوق نگرفته بودند درکنسرت خود لباس فرم کارگران را پوشید و به روی صحنه رفت. یراحی زمانی ممنوع الکار شد که نمآهنگ «پاره سنگ» را منتشر کرد. نمآهنگی با درونمایه ضد جنگ که با انتقاد شدید رسانههای حکومتی در ایران مواجه شد .
چند ماه بعد هنوز مدتی از رفع ممنوع الکاری یراحی نگذشته بود که در پی اعتراضات به گرانی بنزین در سال ۲۰۱۹که به کشته شدن شماری از معترضان انجامید، یراحی درحاشیه کنسرتهایش از رفتار دولت با معترضین انتقاد کرد و همین باعث شده دوباره ممنوع الکار شود.
از این دوران به بعد همه آثار یراحی رنگ و بوی اعتراضی گرفت و همه اثارش بدون مجوز منتشرمی شد. از جمله ترانه ((دختر ابی)) که د سال ۲۰۲۰ منتشر شد به یاد سحر خدایاری دختری که در اعتراض به بازداشت خود در پی تلاش برای ورود به استادیوم آزادی برای تماشای فوتبال خودسوزی کرد.
یراحی پس از آن نیز به یاد قربانیان ایرانی هواپیمای اکراینی اهنگی جدیدی منتشر کرد. سال بعد هم در حمایت از مردم معترض خوزستان به کم ابی ترانه عربی «اهواک» را خواند. اما نه برخورد قضایی و نه ممنوع الکاری نتوانست یراحی را از موسیقی اعتراضی منصرف کند بلکه به محبوبیت بیشتر اومنجر شد.
موسیقی اعتراضی درایران سابقه طولانی دارد و ابزار مهمی در شکل دهی و پیشرفت جنبش های اجتماعی بوده .ترانه های اعتراضی وقطعات موسیقیایی حماسی وقتی با هم ترکیب می شوند در خاطره جمعی مردم ماندگار می شوند و سابقه این جریان هنری در ایران به ۱۵۰ سال پیش در ایران باز می گردد زمانی که انقلاب مشروطه در ایران در دوران قاجار شکل گرفت و منجر به تشکیل پارلمان شد.
عارف قزوینی، میرزاده عشقی و ملکالشعرای بهار از مهمترین شعرای معترض ایرانی هستند که بارها اشعار انها توسط خوانندگان معترض مانند محمد رضا شجریان باز خوانی شده و فارغ ازنسل و سن و سال، تاثیر عمیقی بر جامعه و مخاطبان میگذارد . ایرانیان هنوز فراموش نکردند وقتی شجریان ترانه مرغ سحر را اجرا می کرد مخاطبان ایستاده به احترام ایران می ایستادند و با چشمانی اشکبار با خواننده هم صدایی می کردند..
سالها بعد خوانندگان دیگری دردوران حکومت پهلوی مانند فرهاد مهراد فریدون فروغی و داریوش اقبالی سردمدار موسیقی اعتراضی شدند و با قطعات حماسی اسفندیار منفرد زاده در تهییج جوانان علیه ٰٰرژیم پهلوی در انقلاب اسلامی نقش موثری ایفا کردند.
در سالهای پس از انقلاب اسلامی درایران جریان موسیقی اعتراضی همزمان با مهاجرت وسیع اهالی موسیقی به امریکا به انجا منتقل شد. اما به مرورومتناسب با شرایط اجتماعی وسیاسی ٬موسیقی اعتراضی در داخل مجددا رونق پیدا کرد و از درون ان خوانندگانی مانند حسین زمان ٬ محسن نامجو ٬ محسن چاووشی٬ کاوه یغمایی ٬ شاهین نجفی و شروین حاجی پور و یاس بر امدند.
تجربه دوران پهلوی و دوره جمهوری اسلامی نشان داده برخورد های قضایی و امنیتی با موسیقی اعتراضی نه تنها هیچ وقت موجب توقف این جریان اجتماعی نشده بلکه موجب محبوبیت بیشتر هنرمندان این عرصه می شود . برخی از این هنرمندان رادیکال تر شده و به خارج از ایران مهاجرت می کنند اما برخی مثل یراحی در ایران مانده ودرد شلاق خوردن را هم تحمل می کنند ولی راه خود را ادامه می دهند.