اسلایدر / مهمترین مطالبمصاحبه و گفتگو

ازاد اندیشی و تولید فکر

وقتی از لزوم ازاد اندیشی بعنوان مقدمه ضروری و اجتناب ناپذیر تولید فکر و تفکر سخن می گوییم باید دو ساحت را از هم متمایز کنیم یکی ساحت و حوزه نظری  و دیگری حوزه عملی .

در ساحت نظری پرسش اساسی این است که چه رابطه منطقی و ضروری بین این دو مفهوم وجود دارد به گونه ای که بتوان مدعی شد برای تولید فکر نیازمند ازاد اندیشی در حوزه های فکری  معرفتی بویژه در علوم انسانی هستیم ؟ به عبارت دیگر ایا بدون  تن دادن به ازاد اندیشی باید عطای تفکر و تولید فکر را به لقای آن بخشید؟هر چند این  سطح از بحث مفهومی و بنیادین و ضروری است و گریزی از طرح آن نمی باشد اما در برنامه زاویه بیشترین توجه  ما به نهادی  است به نام کرسی های ازاد اندیشی که قرار بوده محمل و فضایی باشد برای طرح روشمند پرسشها و دغدغه های فکری و نظری دانشجویان و استادان و صاحب نظران در حوزه های مختلف علوم انسانی..

در برنامه نخست  زاویه  بحثهای  مقدماتی مطرح شد اما همچنان پرسشهای زیر باید موضوع گفتگو و مباحثه باشد .

نخست اینکه رابطه نظریه پردازی و ازاد اندیشی و تولید فکر چگونه است ؟

دوم اینکه در فرایند تولید فکر و تفکر نهادی مثل کرسی های ازاد اندیشی چه جایگاهی دارند؟وجامعه امروز ایران چه نیازی به کرسی های ازاد اندیشی دارند؟

امید است با دقت نظر اندیشمندان حاضر در برنامه بتوانیم به این پرسشها پاسخ دهیم.

http://www.telewebion.com/#!/episode/1444041/

برنامه را در اینجا ببینید

متن کامل برنامه نیز به شرح زیر است :

به نام خدا

ارتباط آزاد اندیشی و تولید فکر در ایران

برنامه ی زاویه

قسمت ششم : ۰۸/۰۲/۱۳۹۵

مهمانان : دکتر غلامرضا خواجه سروی، استاد دانشگاه و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی

دکتر باقر میرعبداللهی، استاد دانشگاه و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی

مجری کارشناس : دکتر امیر دبیری مهر

ششمین برنامه سری جدید زاویه و اولین قسمت در سال ۹۵ با موضوع ارتباط آزاد اندیشی و تولید فکر به روی آنتن رفت.

در آغاز، دکتر دبیری مهر گفت : ما به دنبال پاسخ به این سوال هستیم که رابطه ی بین تولید فکر و آزاد اندیشی چیست و اینکه اگر ما بپذیریم نیازمند پیشرفت هستیم و برای حل مساله اقدام کنیم؛ باید به تولید فکر بها بدهیم چرا که بخش مهمی از زندگی و یکی از لوازم اجتناب ناپذیر تولید فکر و آزاد اندیشی است.

دکتر خواجه سروی : من به تناسب اینکه خیلی وقتها در کار اجرایی بودم، ۴ سال معاون فرهنگی و ۴ سال قائم مقام معاونت فرهنگی بودم رابطه ی معنادار و مستقیمی بین این دو می بینم. اما نمی توان از همه ی ۵ میلیون دانشجو، صد هزار استاد و اساتید حوزه ی علمیه انتظار تولید فکر داشت. چرا که در هر مقطع و دوره ای شاید از هر ۳۰ نفر بین ۴ تا ۵ نفر به تولید فکر بپردازند. اگر اهل فکر آزاد نباشند و احساس آزادی نکنند خود یک مشکل است. آزادی بیان هست اما آیا آزادی پس از بیان هم هست؟ احساس آزادی مهم تر از وجود آزادی است. احساس آزادی به سادگی رخ نمی دهد. اوایل دهه ۱۳۷۰ بحث کرسی ها مطرح شد و آبان ماه ۱۳۸۸ هم بحث کرسی های دانشجویی مطرح شد. در همان زمان حوزه های علمیه خیلی به این مساله بها دادند.

به عقیده ی من کسانی که اهل فکر هستند باید به مشکلات موجود هم واقف باشند. خیلی از مشکلاتی که ما هم اکنون در حوزه ی علوم انسانی داریم به این دلیل است که خیلی از ما به داشته های علوم انسانی واقف نیستیم. به عنوان مثال اقتصاد در حوزه ی علوم انسانی است ولی ما به آن بها نمی دهیم. همان طور فردی که فقه و حوزه خوانده است باید وارد جامعه شده و دلیل بیاورد تا ما بتوانیم آن را قبول کرده و از وی تقلید کنیم. آگاهی مهم است. آزادی مشکل نیست. فضای احساس آزادی فراهم نیست.

دکتر میرعبداللهی: ما باید نخست سوژه شناسی کنیم. بین آزاداندیشی و تولید فکر رابطه ای فلسفی و معرفتی برقرار است و نه عینی. گویا این روش مدیران اجرایی است که همه چیز را به نفع خودشان مصادره می کنند. در سال ۱۳۸۲ بود که نامه ای به قلم فرهیختگان خطاب به رهبری نوشته شد که در آن دلگیری هایی مطرح و طرح ضرورت شد. مقام رهبری داعیه دار حرکتی شدند که ما امروزه از آن به عنوان اسلامی کردن علوم انسانی، کرسی های آزاد اندیشی و تولید علم یاد می کنیم. اما در این میان گروهی از افرادی که خود را منادی رفتار انقلابی می دانند پس از فرمایشات رهبری تفاوتی بین حرف ایشان قائل نشدند. در حالی که جنس قلمرو رهبری برای ایجاد دغدغه و تمرکز بر فضای فرهنگی بود و وجه سیاسی نداشت. برخی فکر می کنند هر چه بیشتر به حرف های ایشان استناد کنند انقلابی تر هستند و کمتر به اندیشه ورزی و تئوری سازی می پردازند. این اقدامات جرات اندیشه ورزی را می گیرد و به ورود افراد فاقد صلاحیت دامن می زند. به همین دلیل است که مشاهده می کنیم افراد بر حسب مناصب سازمانی هیات علمی و یا حتی رئیس دانشگاه می شوند حال آنکه نسبت وثیقی با علوم انسانی ندارند.

به عقیده ی من نظریه سازی از لایه های پایین جامعه شروع می شود اما هم اکنون حاکمیت از فضای نخبگی پیش افتاده است و این نخبگان هستند که منتظرند تا از بزرگان نظام کلمه ای بشنوند و همان را مدام تکرار کنند.

دکتر دبیری مهر : با توجه به این که شما چندین سال در زمینه کرسی های آزاد اندیشی کار اجرایی داشته اید؛ اما منکر این قضیه هم نیستید که با وجود گذشت بیش از ۱۴ سال از شروع بحث کرسی های آزاد اندیشی رونقی ندیده ایم. این موضوع را چگونه ارزیابی می کنید؟

دکتر خواجه سروی: در کشور ما پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی وظیفه ی تدوین سرفصل های دروس علوم انسانی را بر عهده دارد. اما تا زمانی که رهبری صحبتی از کرسی های آزاد اندیشی نکرده بودند؛ این نهاد هم کاری از پیش نبرد. به عقیده ی من فضای نخبگی ما هم تنبل است و به دنبال مشکلات جامعه نمی رود.

دکتر دبیری مهر : آیا نخبگان در فضای آزاد اندیشی تنفس می کنند؟

دکتر خواجه سروی : در قانون اساسی توانمندیهای بالقوه ای موجود است که دولت برای آنها مسئول و زمینه ساز است. اما زمانی که بحث کرسی های آزاد اندیشی مطرح شد؛ وزارت علوم که باید پرچمدار این حوزه باشد توجهی به آن نکرد. در نتیجه شورای عالی انقلاب فرهنگی وارد شد و یک کارگروه حمایتی در این زمینه تشکیل داد. اما این غلط است چرا که شورای عالی انقلاب فرهنگی نباید وارد حوزه ی اجرا شود. این امر باید در دانشگاه عملیاتی شود. البته الان هم در دانشگاهها این کرسی ها هست اما دانشجویی است ولی خوب رونقی ندارد.

دکتر میرعبداللهی : نخبگان کار خودشان را می کنند. تعلل به مجریان و مسئولین بر می گردد. نخبگان به مثابه ی سربازانی هستند که سازوکارهای مخصوص خودشان را دارند ولی سیاستگذاران زمینه را فراهم نکردند. اما منظور از آزاد اندیشی چیست؟ آیا به این معنی است که انسان عاری از هر گونه تعلقات باشد یا اینکه امنیت افراد صاحب نظر در بیان فراهم بشود؟ آیا این امر سیاسی است یا فرهنگی؟

چرا بعد از گذشت ۴ دهه از انقلاب این موضوع مطرح شد؟ علاوه بر ذات فرهنگی انقلاب باید به گذشته هم نگاه کرد و نگاهی به آینده داشت که چه در پیش داریم؟ ذات انقلاب با آزاداندیشی آمیخته است ولی صحبت کردن از آزاداندیشی دیر شده است.  طبیعی است که پیش فرضهایی در اندیشه انسان تاثیر دارد و آزاد اندیشی مطلق افسانه است. معیار آزاد اندیشی چیست؟ آزادی اندیشه یک مفهوم نسبی است. ما فقط می توانیم مدعی باشیم نتایج نظری عملیات فکری قابل پیش بینی نیست و نمی شود با آن رفتار آیین نامه ای داشت. پرسش از رابطه ی بین کرسی های آزاد اندیشی و تولید فکر منطق ندارد ولی چون ما گزینه ی دیگری نداریم که قرین آزاداندیشی کنیم؛ از تولید فکر استفاده می کنیم.

دکتر دبیری مهر : نسبت انقلاب با آزاداندیشی چیست؟ چرا برخی به مساله ی آزاد اندیشی علی رغم اینکه رهبری در سال ۱۳۸۲ به آن ورود کرده اند؛ با یک نگرانی نگاه می کنند؟ این نگرانی با ذات انقلاب سازگار نیست.

دکتر خواجه سروی : سابقه ی کشور در حکومت داری مربوط به امروز نیست. همان شعار انقلاب اسلامی “استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی” نشان دهنده ی نگرانی های فرهنگی است که همواره بوده است. لاجرم ناچاریم تا به تدریج شروع کنیم. مسئولین هم دیدند که شکل گیری کرسی های آزاداندیشی نه تنها نگران کننده نبود و نظام را نابود نکرد بلکه آن را محکم تر هم کرد. به عقیده ی من دستگاههای اجرایی باید آیین نامه های مربوطه را به طور جدی اجرا کنند و نظام سیاسی نیز همراهی کند. همانطور که در انتخابات و مشارکت مردم در این حوزه نظام سیاسی همراهی می کند.

دکتر میرعبداللهی : دکتر خواجه سروی قیاس مع الفارق می کنند. مردم سالاری دینی و مشارکت صریح شهروندان در حاکمیت یک امر عمومی است حال آنکه آزاد اندیشی مربوط به نخبگان است. ساز و کار انتخابات فراهم است. حاکمیت در واقع خطوط قرمز پیش بینی شده ای دارد. آیا واقعا این ظرفیت و آگاهی وجود دارد که مشارکت مردمی در این آزاد اندیشی رخ دهد؟ چه می شود که مفروضات قابل پیش بینی نباشند؟

دکتر خواجه سروی : چه اشکالی دارد که محصول فکر آزاد غیر قابل پیش بینی باشد؟ باید سرمایه گذاری و بسترسازی شود. اگر نظام سیاسی وارد این حوزه شود مشکلی رخ نمی دهد. در کشور ما دولت خیلی قدرت دارد. ولی خوب هم خطوط قرمز و هم نگرانی های دولتی هم وجود دارد.

دکتر میرعبداللهی : کرسی آزاد اندیشی از جنس تریبون دانشجویی نیست که مشکلاتش را مطرح کند. این ماجرا در حوزه ی نخبگی رخ می دهد. آیا اول باید کرسی ها راه بیفتند سپس تحول رخ بدهد یا بالعکس؟ ماهیت آزاداندیشی و تولید فکر متفاوت است. از یک دانشجو نمی توان انتظار داشت که به صورت روشمند نظریه پردازی کند. این امر مختص نخبگان است. نظریه پردازی با علم و آزاد اندیشی با روشنفکری در ارتباط است.

دکتر خواجه سروی : حل مشکل فوق را من در حمایت نظام سیاسی می دانم.

 

 سوال پیامکی برنامه نیز عبارت بود از :

به نظر شما عملکرد کرسی های ازاد اندیشی در ایران چگونه بوده است؟
۱- موفق و تاثیرگذار
۲-ضعیف و ناموفق
۳- اصلا شکل نگرفته اند
۴- اطلاعی ندارم

دکتر امیر دبیری‌مهر

امیر دبیری مهر متولد 1356 در تهران، دانش اموخته علوم سیاسی در مقطع دکتری است و از سال 1374 تا کنون در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و رسانه‌ای به پژوهش و تدریس مشغول است. وی تا کنون پژوهش‌ها، مقالات، سخنرانی‌ها و گفتگوهای مطبوعاتی و رادیویی - تلویزیونی متعددی انجام داده است که دسترسی به برخی از آنها از طریق درگاه اینترنتی اندیشکده خرد میسر شده است. ریاست انجمن اندیشه و قلم از جمله مسئولیت‌هایی است که این عضو پیوسته انجمن علوم سیاسی ایران هم اینک عهده‌دار آن است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پنج − 5 =

دکمه بازگشت به بالا