یادداشت‌ها و مقالات شخصی

چه میکنه این تحریم های پر برکت!!!

باورتان نمی شود ۵ سال قبل قیمت دلار زیر ده هزار تومان بود…همه کالاها ده درصد قیمت امروز…تازه بعد از برجام مردم داشتند نفس می کشیدند .. کور سوی امیدی در مردم روشن شده بود…. اما چه کوتاه بود این امید نیم بند…وقتی در داخل نامردمانی جاهل و مغرض و کژاندیش؛ ساز مخالفت با بهبود روابط‌ با جهان را کوک کردند و بهانه لازم برای رفتار دیوانه وار ترامپ و بدخواهان دیرین مردم ایران فراهم کردند…و سپس که زنجیر گرگ خونخوار را باز کردند با نهایت وقاحت و بلاهت همیشگی گفتند تحریم ها برکت و نعمت است. ظاهراً از دریده شدن مردم باکی نداشتند و امروز هم ندارند .. امروز هم ما مردم داریم نعمات و برکات تحریم ها را با گوشت و پوست و استخوان مان حس می کنیم…و این جماعت حتی یک عذرخواهی نمی کند از خیانتی که به ایران و ایرانیان کرد و در قلعه را برای تجاوز دشمن خونخوار گشود. انها که تحریم و انزوا را برکت می دانند را نمی دانم اما ما با واقعیات زیر دذ زندگی روزمره مواجه هستیم.

تخم مرغ شانه ای صد هزار تومان

برنج کیلویی ۱۲۰ هزار تومان

یک تریپ تاکسی اینترنتی ده دقیقه ای پنجاه هزار تومان

سکه ۲۰ میلیون تومان

پراید ۲۰۰ میلیون تومان

خانه متری از ۵۰ تا ۲۰۰ میلیون تومان

شهریه مدارس دولتی بالغ بر ۲۰ میلیون تومان

ساندویچ فلافل ۴۰ هزارتومان

نان سنگک دانه ای ۱۰ هزار تومان

قبوض سرسام اور برق و گاز و…

تلاش شبانه روزی جوانان برای مهاجرت و فرار از ایران

نگرانی دمادم از سرقت گوشی و کیف و خودرو و منزل

و….

از همه بدتر فردایی که معلوم نیست چه می شود بویژه برای نوجوانان و جوانانی که آینده انها تیره تر از هوای کشنده تهران است و از همه عصبانی کننده تر اینکه جماعت فوق در حالی که همه در حال غرق شدن هستیم سخن از پیشرفت می کنند و اینکه تا قله ی پیشرفت یک گردنه بیشتر نمانده…. و البته ما می فهمیم یک نفس دیگر تا نابودی مان نمانده ….البته امثال سعید جلیلی که از این طامات می بافد شاید همین که هنوز با وجود این همه رنج و فلاکت زنده ماندیم را نعمت می داند و بحران را مرگ دسته جمعی ایرانیان می داند.

باید چاره ای جست….باید شجاعت اعتراف به خطا و اشتباه داشت… باید جهان را آنگونه دید که کامیابان و توسعه یافته ها دیدند…. باید از مخزن داشته ها امتیاز دارد و برای نداشته ها امتیاز گرفت….مگر در بازار غیر از این است پول می دهی آش میخوری..در جهان هم جز این نیست … امروز نداشته این ملت رفاه و امید و آرامش است….این مردم بیش از این توان تحمل این حجم از فشار روانی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی را ندارند…از هر طرف مسیرها مسدود است . مشارکت سیاسی منوط به خودی بودن و منّا بودن است ….تعیین سبک زندگی محدود به الگوی های پذیرفته شده یک اقلیت خودکامه و‌خودخواه است .. فعالیت اقتصادی مولد نیازمند برخورداری از رانت و وابستگی به الیگارشی متنفذ در کشور است …همه توان و استعداد و سرمایه های انسانی کشور که می تواند تحول عظیمی را ایجاد کند اسیر انگاره های غلط و واپس گرایی است که انزوا را می پسندد… مردم بویژه نخبگان و متفکران و صاحبان قلم و کلام باید زبان حال مردم باشند….این دردها باید گفته و نوشته شود ….این دردها اگر مانند چرک از توده های عفونی بیرون نیاید تبدیل به تومور سرطانی شده و پیکره جامعه و‌ کشور را خواهد کشت.

درمان نه در خارج است و نه در ویرانی داخل..درمان در همصدایی و همدلی و همفکری و توافق و اجماع حداکثری درباره دردها و رنج های واقعی است و جلوگیری از تحریف انها…هنوز صدای حاشا و انکار بلند است هنوز جریان تحریف واقعیات زندگی پر قدرت می تازد …جهاد تبیین متولد نشده … مواجهه با واقعیت شکل نگرفته…این گام را که برداریم گام بعدی یعنی درمان خواهد امد…. سوراخ دعا را گم کرده ایم…. وگرنه این ملت مستجاب الدعوه است..

https://t.me/andishkadeye_kherad

دکتر امیر دبیری‌مهر

امیر دبیری مهر متولد 1356 در تهران، دانش اموخته علوم سیاسی در مقطع دکتری است و از سال 1374 تا کنون در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و رسانه‌ای به پژوهش و تدریس مشغول است. وی تا کنون پژوهش‌ها، مقالات، سخنرانی‌ها و گفتگوهای مطبوعاتی و رادیویی - تلویزیونی متعددی انجام داده است که دسترسی به برخی از آنها از طریق درگاه اینترنتی اندیشکده خرد میسر شده است. ریاست انجمن اندیشه و قلم از جمله مسئولیت‌هایی است که این عضو پیوسته انجمن علوم سیاسی ایران هم اینک عهده‌دار آن است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

یازده + 19 =

دکمه بازگشت به بالا