اسلایدر / مهمترین مطالبدرس گفتاریادداشت‌ها و مقالات شخصی

چرا دولتهای ایدئولوژیک از شادی و آزادی های اجتماعی مردم در فضای عمومی وحشت دارند؟

خوانشی روان از نظریه اصف بیات

چرا دولتهای ایدئولوژیک از شادی و آزادی های اجتماعی مردم در فضای عمومی وحشت دارند؟

امیر دبیری مهر
خوانشی روان از نظریه اصف بیات

چرا یک دولت قدر قدرت باید از لباسهای رنگی،بیرون امدن تکه ای از مو و شادی دسته جمعی مردم و حتی  طنز و…نگران باشد و بترسد؟
پاسخ اصف بیات جامعه شناس در بخشی از کتاب زندگی همچون سیاست که قبلا ان را معرفی کردم و در نسخه الکترونیکی ان را در کانال اندیشکده خرد گذاشتم خواندنی است.
او معتقد است مخالفت دولتهای ایدئولوژیک با شادی  هیچ ربطی به دین و اخلاق ندارد بلکه مساله به تمامیت خواهی این دولتها باز می گردد و بیشتر جنبه سیاسی و تاریخی دارد. 
شادی جمعی فراتر از صورت و ظاهر مادی  آن، برخی پیش فرض های بنیادگرایان درباره جامعه و انسان و زندگی و حکمرانی را که تنگ نظرانه و متصلب و انحصاری است به چالش می کشد و زیر پوستی با این ایدئولوژی رقابت می کند.
احساس نگرانی از گسترش کنسرت های موسیقی و هنر نمایش و تئاتر، درواقع  نگرانی از تنگ و محدود شدن فضاهایی است که طرفداران دولت ایدولوژیک آن فضاها را تریبون ترویج ایدیولوژی خود می دانند و تمایل ندارند حوزه عمومی به تصرف رقبای خود در اید . دولتهای تمامت خواه اگر نتوانند با رادیو و تلویزیون دولتی خانه ها را تصرف کنند از تصرف کوچه و خیابان چشم پوشی نمی کنند و چشم دیدن هیچ رقیب دگر اندیش و دگر باشی  را در حوزه عمومی ندارند .در این نگرش هر مناسکی و آیینی و مراسمی که سروری و برتری منادیان ایدئولوژی رسمی را تحت الشعاع قرار دهد مذموم و مطرود است به همین خاطر ظاهر و ارایش و نوع لباس پوشیدن در این حکومت‌ها بسیار مهم و حساس است و دلالت بر همراهی و همدلی یا مخالفت و عناد با حکومت می کند. نه بدین خاطر که این نمادها غیر اخلاقی یا مخالف دین است بلکه بخاطر تضعیف قدرت گفتمانی حاکم است زیرا دولت‌های ایدیولوژیک در باطن امر اساسا درد دین و خدا ندارند بلکه درد قدرت و موقعیتی  را دارند که پشت ارزشها پنهان شده است. هر چند بخش وسیعی مردمان دیندار و ارزش مدار این نوع حکومتها را حامی ارزشهای الهی  می دانند و از انها حمایت می کنند مانند حمایت طبقات روستانشین افغانستان از طالبان در سی سال اخیر و حمایت وهابیون از ال سعود .
چنانچه   اگر هنجارهای مورد حمایت قدرت را  فرهنگ رسمی بدانیم که تحکیم کننده قدرت گفتمان حاکم است باید از مفهوم دیگری یاد کنیم که  پاد فرهنگ نام دارد و  همه ارزشها و هنجارهایی است که فرهنگ رسمی را به چالش می کشد. جالب است که دولتهای ایدئولوژیک برای طرد و حذف پاد فرهنگ به آن برچسب بیگانه و غربی بودن و وارداتی می زنند درحالی که رفتارهای شادی آفرین لزوما غربی و بیگانه نیست بلکه از منظر گفتمان ایدولوژیک شادی و کنش های مستقل جمعی اساسا کنشی براندازانه محسوب می شود زیرا فرهنگ رسمی و هنجارهای مطلوب حاکمیت را به چالش می کشد و اقتدار انحصار طلبان تمامت خواه را مختل می کند.
اقتدار طلبها نه تنها از شادی بیزار هستند از طنز هم وحشت دارند و در مواقع بحرانی فضای طنز نویسی  را با انگ تشویق و  هزل و جفنگ گویی محدود و حتی سرکوب می کنند.زیرا طنز لذت بخش و خنده اور است و تابوها را می شکند و از ناگفتنی ها می گوید و اقتدار طلب ها  بطور اساسی اهل پنهان کاری و عبوس بودن و غم و افسردگی هستند و چهره هایشان و اطوار صورت شان هم بر همین صفات دلالت می کند.
در پارادایم بنیادگرایی و تمامت خواهانه  که در شکل مدرن در قالب فاشیسم خودنمایی می کند افراد بعنوان یک فرد فاقد ارزش و توانایی  هستند مگر اینکه جزیی از یک گروه بزرگتر همسو با گفتمان حاکم تعریف شوند که همان توده نامیده می شود و درست و نادرست و‌خوب و بد و خیر و شر را هم رهبران ایدئولوژی تعریف می کنند و افراد حق تشخیص و انتخاب ندارند بلکه ارزش و جایگاه  آنها در میزان تبعیت محض از هنجارها و  فرهنگ رسمی است.
اما در شادی دسته جمعی،هنر،بازی،سرگرمی و خلاقیت این فردیت و تفاوت و خود بودن و تمایز است که  مجال ظهور پیدا می کند و پارادایم بنیادگرا با این انسان مشکل دارد و آن را بر نمی تابد.
نکته مهم اخر اینکه این نگرش در غرب هم سابقه و ریشه دارد هم ژاکوبن ها در فرانسه پس از انقلاب و هم بلشویک ها در روسیه اینگونه می اندیشیدند اما اندیشه دولتهای مدرن لیبرال منجر به گذار این کشورها از وضعیت جهنمی گذشته به وضع امروز شد به گونه ای که نه تنها در فرانسه بلکه در روسیه هم کسی جرات نمی کند به حریم خصوصی  شهروندان و حتی حوزه عمومی بخاطر سبک زندگی و شادخواری انها تعرض کند. دولتها و حاکمان باید بدانند که اگر زمین بازی را به نفع ازادی شهروندان تغییر ندهند در نهایت بازنده هستند . اگر هر دولتی در جهان پای خودش  را بیش از گلیمش  که همان تامین امنیت و رفاه و آزادی شهروندانش هست دراز کند بازنده خواهدشد.

https://t.me/andishkadeye_kherad

دکتر امیر دبیری‌مهر

امیر دبیری مهر متولد 1356 در تهران، دانش اموخته علوم سیاسی در مقطع دکتری است و از سال 1374 تا کنون در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و رسانه‌ای به پژوهش و تدریس مشغول است. وی تا کنون پژوهش‌ها، مقالات، سخنرانی‌ها و گفتگوهای مطبوعاتی و رادیویی - تلویزیونی متعددی انجام داده است که دسترسی به برخی از آنها از طریق درگاه اینترنتی اندیشکده خرد میسر شده است. ریاست انجمن اندیشه و قلم از جمله مسئولیت‌هایی است که این عضو پیوسته انجمن علوم سیاسی ایران هم اینک عهده‌دار آن است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیست − هفت =

دکمه بازگشت به بالا