اسلایدر / مهمترین مطالبدرس گفتار

رقابت نابرابر برای تصاحب خیابان در ایران

رقابت نابرابر برای تصاحب خیابان در ایران

امیر دبیری مهر

در ایران خیابان صحنه قدرت نمایی است. هر کس بر خیابان مسلط شود بر توسن قدرت سوار خواهد شد  و احساس برتری می کند و احساس اینکه در اکثریت است . می بینید حاکمیت چقدر تلاش می‌کنه با برگزاری راهپیمایی های مختلف قدرت نمایی کنه و چقدر پیاده نظام تبلیغاتی، از حضور جمعیتی ولو اندک یا زیاد در خیابان ذوق زده می شوند و تعداد جمعیت را چند صد و گاهی چند هزار برابر معرفی می کنند و برای کشاندن جمعیت به خیابان از همه خط قرمز ها ی قانونی و شرعی و عرفی عبور می کنند و حتی نقدهای منطقی دلسوزان مبنی بر پرهیز از دولتی کردن جشن های اعتقادی و اسراف در هزینه کرد از بیت المال را هم بر نمی تابند . نمونه اخر همین مناسک جدید راهپیمایی غدیر است.
خیابان انقدر مهم است که در مقابل مخالفین و معترضین هم دایم اصرار می کنند اجازه داده شود آنها هم قدرت خود را در خیابان به رخ بکشند و از اینکه چنین فرصتی به آنها داده نمی شود خشمگین هستند. البته حاکمیت به خوبی می‌داند که به دو دلیل ارایه چنین مجوزی ریسک بسیار بزرگی است ‌
اولا حجم نارضایتی انقدر زیاد است که یک تجمع بی هزینه و قانونی می تواند نقطه تلاقی همه نارضایتی ها شده و همچون اتمام حجتی بی مانند و برگشت ناپذیر از جمهور مردم برای اصلاح سیاستها تلقی شود.
ثانیا احتمال دارد سیل جمعیت از مسیر ارام خارج و به طوفانی ویرانگر تبدیل شود و تجربه با شکوه احساس قدرت ناشی از حضور در جمعیت انبوه منجر به تکرار ان شود همان تجربه ای که در انقلاب اسلامی رخ داد.

متاسفانه طرفداران و تبلیغات چی های حاکمیت در سالهای اخیر بویژه دریک دهه اخیر از جهت دانش و ادراک و سواد اجتماعی و ارتباطی تنزل محسوسی پیدا کردند و الان بیشتر از آنکه از ناحیه این برادران و خواهران سخن و استدلال بشنویم فحش و تهدید و تمسخر و رجز و اوهام بیان می شود و عملا راه گفتگوی سازنده بسته شده است .این لحن و سبک و گفتمان مخرب در اپوزیسیون نظام هم موج می زند و به نظر می رسد این شباهت اتفاقی نیست و از اهداف جدی پنهان شبکه های برانداز است که جمهوری اسلامی را به تدریج از نظر حمایت افراد فهیم و با سواد و مودب و اثرگذار و با شعور خلع سلاح کند و با همکاری شبکه های صاحب قدرت مالی و سازماندهی شده داخلی تا حد بسیار بالایی نیز موفق شد . نگاهی به فهرست افراد صاحب تریبون و پیاده نظام انها در فضای مجازی نشان می دهد که از این نظر چه سقوط مهلکی رخ داده است به گونه ای که در بحران ها قدرت نرم انقدر کاهش پیدا می کند که سیستم مجبور می شود از قدرت سخت به شکل عریان و بی محابا استفاده و خرج کند و همین تنزل ادارک موجب شده قدرت نمایی خیابانی صرفا در راهپیمایی ها و ایین ها به منصه ظهور برسد در حالی که این مصاف به دلایل مذکور کاملا نابرابر و ناعادلانه و البته فریبنده و گمراه کننده است. زیرا خیابان مملو از نمادهایی است که در واقع نوعی قدرت نمایی است. مساله حجاب یک نمونه دیگر است. بیش از ۱۵ سال پیش بنده در جلسات متعددی به حکام کشور هشدار دادم شل حجابی یک نماد اعتراضی است که درون ان نارضایتی نهفته است توجه نکردند و حتی برادری در یکی از جلسات گفت دختران بی حجاب از امریکا پول می گیرند تا بین میدان ولی عصر تا خیابان مطهری قدم بزنند. تا همین حد سطحی و‌ مضحک . مانند روایتهای بچگانه ی این روزها از تحولات اجتماعی .انقدر از درک تغییرات عاجز بودند تا امروز مساله حجاب به یک مرز شفاف سیاسی بین مردم و حاکمیت تبدیل شده و هیچ کدام از طرفین حاضر به عقب نشینی نیستند . برخی دیگر از مظاهر قدرت نمایی در خیابان همین دست فروشهای بی پناه هستند که از سر ناچاری اما با شرافت بخشی از حوزه عمومی مانند پیاده روها و فضای مترو را برای کسب معاش اشغال می کنند همین مسافر کش ها هستند که خارج از شبکه رسمی حمل و نقل تردد و کاسبی می کنند و موتور سوارانی که در پیاده رو و خلاف جهت بزرگراه ها تردد می کنند. هر کودک کار و‌ گدایی که در خیابان می بینید یک نماد اعتراضی و نشانه ای از ناکارآمدی اقتصادی است. شبکه های کارچاق کنی و دلالی و واسطه گری روی وخیم سکه قدرت خیابانی هستند که در قالب بنگاههای املاک و‌خودرو مثل قارچ همه شهر را به تصرف خود درآورده اند و بی صدا فریاد می زنند که تولید و اقتصاد مولد دراین کشور دیگر رمقی ندارد. برجهای سر به فلک کشیده اشرافی و خالی از سکنه متعلق به بنیادها و نهادهای انقلابی در تهران مانند تیری است که هر لحظه همه شعارهای عدالت خواهانه را تمسخر می کند و نطفه خشم در دلها می کارد.
طرفداران حاکمیت از درک این نمادها عاجز هستند و به تجمع چند ساعته تعدادی از مردم با انواع حمایت‌ها و تبلیغات دلخوش می کنند غافل از اینکه تظاهرات و نمادهای خیابانی بطور شبانه روزی و فراگیر، حضور و ظهور اعتراض گونه دارند و رفع انها نه با رجز و تبلیغات و فحش و تهدید بلکه با کارآمدی سیستم و افزایش مشروعیت مرتفع خواهد شد‌.
بنابر این خیابان را نمی توان موقتی و به شکل سازماندهی و مهندسی شده تصرف کرد بلکه باید خیابانها را مانند قلب‌ها به تصرف دراورد. حاکمیت زمانی می تواند ادعا کند حاکم بر خیابان است که همه اقشار و طبقات و سلایق و باورها بواسطه شهروند بودن با ارامش و امنیت و قلبی شاد و راضی از کارامدی سیستم اقتصادی و سیاسی وفرهنگی درخیابانها تردد کنند و هیچ احساس تبعیض و ترس و نگرانی از سیاستها و رویکردهای صاحبان قدرت نداشته باشند. زمانی که دوگانگی و بیگانگی از حاکمیت وجود نداشته باشد. دولتی که به چنین مقام و‌جایگاهی رسید حاکم بر خیابان است و از حضور معترضین و منتقدین هم هراسی نخواهد داشت زیرا آنها هم از حضور در خیابان جز اصلاح توام با تقدیر هدفی نخواهد داشت.

https://t.me/andishkadeye_kherad

دکتر امیر دبیری‌مهر

امیر دبیری مهر متولد 1356 در تهران، دانش اموخته علوم سیاسی در مقطع دکتری است و از سال 1374 تا کنون در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و رسانه‌ای به پژوهش و تدریس مشغول است. وی تا کنون پژوهش‌ها، مقالات، سخنرانی‌ها و گفتگوهای مطبوعاتی و رادیویی - تلویزیونی متعددی انجام داده است که دسترسی به برخی از آنها از طریق درگاه اینترنتی اندیشکده خرد میسر شده است. ریاست انجمن اندیشه و قلم از جمله مسئولیت‌هایی است که این عضو پیوسته انجمن علوم سیاسی ایران هم اینک عهده‌دار آن است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چهار × 2 =

دکمه بازگشت به بالا