اسلایدر / مهمترین مطالبیادداشت‌ها و مقالات شخصی

از رای داشتن «شهروندان »تا رای دادن «مردم»

در آستانه انتخابات مجلس در ایران، نظام سیاسی که به رای مردم برای بازسازی مشروعیت خدشه دارشده خوددر پی جنبش مهسا امینی در سال ۱۴۰۱ نیاز حیاتی دارد از همه امکانات تبلیغاتی اعم از چماق و‌ هویج برای حضور مردم در پای صندوق های رای استفاده می کند. محور تبلیغات رسمی اتاق های فکر نظام این است که اگر رای ندهید فشارهای اقتصادی بر کشور بیشتر خواهد شد . برخی هم با ربط دادن رای دادن با اعتقادات مذهبی مردم ، ایمان و‌ آخرت مردم‌را به گروگان می گیرند تا درصورت مشارکت آنها ازاد شود !!؟؟؟
در نقطه مقابل مخالفان جمهوری اسلامی هم بی کار نیستند آنها هم می گویند باید از فرصت انتخابات برای ایجاد یک شبه رفراندوم‌ برای نه گفتن به نظام استفاده کنیم تا فشارهای داخلی و خارجی برای تضعیف حکومت اسلامی افزایش یابد.
به نظر من این رویکردها هر چند شیوع زیادی دارد از اصالت سیاسی برخوردار نیست و برای سنجش اصالت این نظرات باید نسبت آن با فلسفه سیاسی تبیین شود که متاسفانه نه در نظام سیاسی دانش لازم در این خصوص وجود دارد ‌نه در اپوزیسیون نظام.
زیرا سهم عقلانیت در این دو حوزه کمینه است و حب و بغض و نفرت و تعصب و منافع و نان و آب و نفسانیات عناصر غالب هستند.
در این خصوص چند نکته را مختصرا توضیح می دهم.

۱- از منظر فلسفه سیاسی رای دادن در انتخابات به هیچ وجه تکلیف نیست بلکه یک حق از سلسله حقوق سیاسی شهروندان است . شهروندان بعنوان مالکان مشاع کشور در قبال همه مسایل عمومی صاحب حق اظهار نظر و مطالبه گری هستند آنها حق دارند درباره گرانی و حجاب و سیاست خارجی و سیاستهای کشور و دیگر مسایل اظهار نظر کرده و اجرای خواسته های خود را در چارچوب منافع ملی مطالبه کنند و این حکومت است که برای حفظ مشروعیت خود موظف به شنیدن انهاست
بنابر این حکومت زمانی می تواند از شهروندان بخواهد که به ندای او برای مشارکت در انتخابات لبیک بگویند که در فصل های غیر انتخاباتی هم به رای شهروندان اعتنا و توجه کرده باشد. رای دادن فقط به معنای انداختن برگه رای در صندوق نیست. این تعریف از رای دادن برداشتی بسیار ساده لوحانه و عوامانه از رای دادن است که بیشتر برای دانش آموزان دبستانی اقناع کننده است .
رای دادن امری مستمر و همه روزه و همه جایی و همه مکانی درباره همه موضوعات مربوط به زندگی مردم است و این مهم نهادها و سازوکارهای خود را می طلبد.
علت اینکه در کشورها ی توسعه یافته و پیشرفته مردم
کمتر به انتخابات توجه می کنند به همین علت است که آنها با سازوکارهای دموکراتیک بویژه رسانه های آزاد هر روز رای می دهند و شاهد عملی شدن آرای خود هستند و با تامین رضایت آنها ، رای انتخاباتی اهمیت چندانی ندارد.

٢- مهمتر از رای دادن و رای ندادن آگاهی از رفتار انتخاباتی واجدین شرایط است. رفتار شهروندان باید مبتنی بر احساس مسوولیت در قبال منافع ملی باشد.
چه بسا فردی که بدون اگاهی رای می دهد با کسی که تقلید وار رای نمی دهد هر دو در یک جبهه قرار بگیرند و بالعکس فردی که با اگاهی رای می دهد و آنکه با آگاهی رای نمی دهد در جبهه مقابل قرار می گیرند. هم رای دادن با آگاهی و هم رای ندادن با آگاهی برای نظام های سیاسی خردمند و هوشیار حاوی پیام و معناست و واجد ارزش است . بنابراین ضرورتا آنکه رای می دهد وفادار به نظام سیاسی نیست و آنکه رای نمی دهد معارض و مخالف و اپوزیسیون نیست .نظام مشروع و کارآمد به منتقدین و معترضینی که رای نمی دهند نیز بعنوان فرصت و سرمایه سیاسی می نگرد و از دو قطبی سازی پرهیز می کند.

در نتیجه می توان گفت تعریف مفهوم انتخابات و جایگاه آرای مردم در آن از منظر فلسفه سیاسی نیازمند تعمیق بیشتر است و نباید این کنش مهم سیاسی را در سطح مباحث مبتذل رسانه ها تنزل داد و سطحی ترین آن ایجاد دو قطبی رای دادن و رای ندادن در انتخابات و برچسب زدن به پیروان دو رفتار انتخاباتی است.

دکتر امیر دبیری‌مهر

امیر دبیری مهر متولد 1356 در تهران، دانش اموخته علوم سیاسی در مقطع دکتری است و از سال 1374 تا کنون در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و رسانه‌ای به پژوهش و تدریس مشغول است. وی تا کنون پژوهش‌ها، مقالات، سخنرانی‌ها و گفتگوهای مطبوعاتی و رادیویی - تلویزیونی متعددی انجام داده است که دسترسی به برخی از آنها از طریق درگاه اینترنتی اندیشکده خرد میسر شده است. ریاست انجمن اندیشه و قلم از جمله مسئولیت‌هایی است که این عضو پیوسته انجمن علوم سیاسی ایران هم اینک عهده‌دار آن است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دو × پنج =

دکمه بازگشت به بالا